توییتر امروزه یک پلتفرم رسانه اجتماعی بزرگ است. اما چگونه شروع شد؟
توییتر که در ابتدا در سال 2006 به عنوان یک سیستم پیام کوتاه برای گروه های کوچک ایجاد شد، از آن زمان به یک پلت فرم رسانه اجتماعی قدرتمند تبدیل شده است. توییتر نه تنها نحوه اشتراک گذاری اطلاعات آنلاین را به طرز چشمگیری تغییر داده است، بلکه به عنوان یک فشارسنج روند مبتنی بر جمعیت عمل می کند.
در حالی که توئیتر همچنان یک مرکز اطلاعاتی است که اغلب سریعتر از خبرگزاری ها اخبار فوری را منتشر می کند، تحولات اخیر به این معنی است که توییتر سریعتر از آن چیزی که تیم پشت آن می تواند مدیریت کند، اخبار را منتشر می کند. در همین حال، بیایید به 15 سال گذشته نگاه کنیم و دریابیم که توییتر چگونه به وجود آمد.
ایجاد توییتر
توییتر در حال حاضر متعلق به ایلان ماسک است، اما منشأ آن به مدتها قبل از این که این میلیاردر هدف خود را روی این پلتفرم قرار دهد، بازمیگردد. در سال 2006، افرادی که قرار بود بنیانگذاران توییتر شوند، در شرکت Odeo، یک شرکت پادکست مستقر در سانفرانسیسکو که یک سال قبل تأسیس شده بود، کار می کردند.
این شرکت با رقابت بزرگی دست و پنجه نرم کرد و برای ارائه یک نوآوری تحت فشار بود. آنها در تلاشی برای اختراع مجدد خود، “هکاتون” یا “جلسات طوفان فکری یک روزه” را در گروه های کوچکتر برگزار کردند.
جک دورسی در یکی از این گروه ها بود. پیشنهاد اولیه او ایجاد یک سرویس پیام کوتاه بود که به گروههای کوچک اجازه میداد کارهایی را که در حال حاضر انجام میدهند به اشتراک بگذارند. در سال 2006، وایفای عمومی، تلفنهای هوشمند و اینترنت تلفن همراه از یک کالا دور بودند.
با این حال، پیامک به تازگی پیشرفت کرده بود و در ایالات متحده مقرون به صرفه شده بود. هنگامی که در حال حرکت بودند، جوانان عمدتاً با استفاده از پیام های متنی ارتباط برقرار می کردند. از این رو، پیشنهاد دورسی بلافاصله با شور و شوق مواجه شد.
متعاقباً از جک دورسی، بیز استون و فلوریان وبر خواسته شد تا نمونه اولیه این ایده را بسازند. نسخه 0.1 با مدیریت Noah Glass در 21 مارس 2006 ایجاد شد و کاملاً مبتنی بر وب بود. برای ماهها، این پروژه با اسم رمز twttr در «فوق سری آلفا» قرار داشت تا زیر رادار رقابت باقی بماند.
در نهایت، Twttr Beta راه اندازی شد، افراد بیشتری برای پیوستن دعوت شدند. در 15 ژوئیه 2006 Twttr.com عمومی شد. بلافاصله پس از آن، دامنه Twitter.com خریداری شد و این سرویس مجدداً نام تجاری شد.
در 8 فوریه 2007، جک دورسی اولین توییت خود را نوشت:
چرا توییت ها به 140 کاراکتر محدود شدند؟ محدودیت کاراکتر اصلی برای کنترل صورتحسابهای اس ام اس و سایر اشکالات با پیامهای بلندتر از محدودیت ۱۶۰ کاراکتری یک پیامک معرفی شد.
حداکثر 140 کاراکتر تعیین شد تا 20 کاراکتر برای نام کاربری و دو نقطه وجود داشته باشد. توییتر از آن زمان محدودیت کاراکتر خود را به 280 افزایش داده است، اما می توانید توییت های طولانی تری بنویسید.
خاستگاه ایده پشت توییتر
پس الهام جک دورسی چه بود؟ همانطور که مشخص است، این محصول خود به خودی تخیل او نبود، بلکه مفهومی بود که دورسی سالها در مورد آن فکر میکرد.
او مجذوب این بود که شهرها چگونه کار می کنند، کالاها و اطلاعات چگونه جریان می یابند، و چگونه همه چیز به هم مرتبط است. او شروع به نگاه کردن به چیزهایی کرد که قابل ردیابی بود، مانند پیام رسان های دوچرخه یا پیک های کامیون که بسته ها را تحویل می دادند. او نرم افزاری را متصور بود که تمام اتفاقات شهر را ردیابی می کند و همچنین به شما امکان می دهد ببینید در این لحظه چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
چیزی که دورسی کمبود آن را یافت، کاری است که مردم عادی انجام می دهند. پیامرسانی فوری به او سرنخی داد که چگونه میتواند به همان روش کار کند.
با این حال، در اوایل دهه 2000، دستگاههای تلفن همراه با اتصال به اینترنت بسیار نادر بودند، به این معنی که جریان بهروزرسانیها محدود به افرادی میشد که جلوی یک رایانه ثابت مینشینند.
دورسی چیزی میخواست که در هر مکان و هر زمان بروزرسانی شود. او حتی یک برنامه برای RIM 850 سلف بلک بری، یک دستگاه ایمیل کوچک، ایجاد کرد. با این حال، برای استفاده از برنامه، شما باید این دستگاه را داشته باشید، که باز هم به معنای محدود بودن دسترسی بود.
در سال 2005 بود که پیام کوتاه (معروف به پیامک) در ایالات متحده رایج شد و جک متوجه شد که زمان ایده او فرا رسیده است.
طراحی اصلی توییتر
طرح زیر طرح اصلی سرویس پیام رسانی را که دورسی در نظر داشت، در سال 2000 یا 2001 نشان می دهد.
به جفت چشم در پایین سمت راست توجه کنید. ایده این بود که مردم میتوانند کاربر دیگری را تماشا کنند که بعداً به «دنبال کردن» تغییر یافت. دورسی توضیح داد که در توییتر شما به جای تماشای آن شخص، آنچه را که یک نفر تولید می کند، تماشا می کنید.
از این رو، برای او، توییتر یک شبکه اجتماعی نبود، زیرا بیشتر درباره اطلاعات بود و کمتر درباره مردم.
توییتر چگونه نام خود را به دست آورد
همانطور که طرح بالا نشان می دهد، نام کاری توییتر Status بود. داستان در مورد اینکه چگونه این سرویس در نهایت به نام توییتر تبدیل شد متفاوت است.
نسخهی دورسی این است که تیم واقعاً میخواست «احساس فیزیکی که در جیب دوستتان وزوز میکنید» را به تصویر بکشد. به گفته وی، اولین نامی که آنها به ذهنشان خطور کرد Twitch بود که نشان دهنده لرزشی است که گوشی هنگام دریافت به روز رسانی وضعیت ایجاد می کند. آنها که از ارتباطهایی که با این اصطلاح میآیند کاملاً راضی نبودند، رفتند و فرهنگ لغت را برای کلمات مشابه Twitch اسکن کردند و با توییتر برخورد کردند.
نوح گلس ادعا می کند که نام Twttr را به وجود آورده است و Dom Sagolla می نویسد که این نام یا به عبارتی مخفف آن از فلیکر الهام گرفته شده است.
دورسی در مصاحبه ای با لس آنجلس تایمز در سال 2009 گفت:
همه چیز پرنده: صدای جیر جیر پرنده برای ما بی معنی است، اما معنی توسط پرندگان دیگر اعمال می شود. همین امر در مورد توییتر نیز صدق می کند: بسیاری از پیام ها را می توان کاملاً بی فایده و بی معنی دید، اما کاملاً به گیرنده آن بستگی دارد.
آنچه می توانید از تاریخچه توییتر بیاموزید
مانند بسیاری دیگر از داستان های پروژه های موفق، داستان توییتر درس های مهمی را به ارمغان می آورد. یک ایده درخشان ممکن است سالها طول بکشد تا محیط مناسبی را پیدا کند که در آن بتواند شکوفا شود. ایده های خود را رها نکنید، بلکه تا زمان مناسب با آنها بازی کنید.
ایده اولیه توسعه خواهد یافت و نمونه سازی می تواند به این روند کمک کند. اگر اولین نمونه کار نکرد، تسلیم نشوید، اما با آزمون و خطا ادامه دهید. شعار ادامه دادن است. و این نمی تواند امروز درست باشد.