هر بار که به هوش مصنوعی اجازه میدهیم چیزی را «ایجاد» کند، از بخشی از چیزی که کار ما را منحصر به فرد میکند صرف نظر میکنیم. آیا مایلیم خلاقیت خود را به الگوریتم هایی که برای تقلید آموزش دیده اند واگذار کنیم؟ به نظر من، هوش مصنوعی مولد به نرم افزارهای خلاق تعلق ندارد، و دلیل آن این است.
خلاصه عناوین
- مانع خلاقیت اصیل انسان می شود
- هوش مصنوعی همه چیز را به طرز خسته کننده ای شبیه می کند
- مهارت های خلاقانه انسان را بی ارزش می کند
- توسعه مهارت واقعی را از ما سلب می کند
- احتمال سوء استفاده و سرقت ادبی
- میراث خلاق را به خطر می اندازد
نکات کلیدی
- هوش مصنوعی با خفه کردن بیان واقعی و حذف مبارزه برای اصالت مانع خلاقیت اصیل انسان می شود.
- با تکرار الگوها و سبک های موجود، فاقد تنوع، همه چیز را به طرز خسته کننده ای شبیه می کند.
- هوش مصنوعی مهارتهای خلاقانه انسان را بیارزش میکند، و خطر رد شدن تخصص را به خطر میاندازد و مانع توسعه مهارتهای واقعی میشود.
هر بار که به هوش مصنوعی اجازه میدهیم چیزی را «ایجاد» کند، از بخشی از چیزی که کار ما را منحصر به فرد میکند صرف نظر میکنیم. آیا مایلیم خلاقیت خود را به الگوریتم هایی که برای تقلید آموزش دیده اند واگذار کنیم؟ به نظر من، هوش مصنوعی مولد به نرم افزارهای خلاق تعلق ندارد، و دلیل آن این است.
1 مانع خلاقیت اصیل انسان می شود
وقتی برای تولید هنر، موسیقی یا حتی محتوای نوشتاری به هوش مصنوعی تکیه میکنیم، بیان واقعی انسان را خفه میکنیم. خلاقیت چیزی فراتر از ترکیب زیبای اشکال، رنگ ها یا کلمات است. این در مورد ترجمه یک احساس، یک دیدگاه، یا یک تجربه به چیزی جدید است. با انجام کارهای سنگین توسط هوش مصنوعی، ما آن جنبه عمیقا شخصی خلقت را از دست می دهیم. مثل این است که اجازه دهیم یک ماشین یک کتاب رنگ آمیزی را برای ما پر کند – سریع، شاید، اما کاملاً از لمس منحصر به فرد ما خالی است.
بهعلاوه، وقتی برای ایدههای خلاقانه به هوش مصنوعی تکیه میکنیم، این خطر را داریم که فراموش کنیم چگونه به ایدههای خودمان کمک کنیم. بهترین ایدهها اغلب از آزمون و خطا ناشی میشوند، مبارزه با یک صفحه یا بوم خالی تا زمانی که چیزی کلیک کند. اما وقتی هوش مصنوعی مفاهیم آماده را به ما میدهد، این مبارزه را از دست میدهیم – همان چیزی که خلاقیت واقعی و اصیل را به جلو میبرد.
فقط به طراحی سنتی در مقابل نسل هنر هوش مصنوعی نگاه کنید. یک هنرمند ممکن است ساعتها با وزنههای مختلف خط و تکنیکهای سایهزنی آزمایش کند و از هر ضربه یاد بگیرد، در حالی که کاربران هوش مصنوعی ممکن است دهها تنوع را بدون توسعه مهارتهای طراحی واقعی ایجاد کنند.
2 هوش مصنوعی همه چیز را به طرز خسته کننده ای شبیه می کند
یکی از بزرگترین مشکلات هوش مصنوعی مولد این است که تمایل به تولید نتایجی دارد که اگرچه از نظر فنی چشمگیر هستند، اما تنوع و تفاوت های ظریف ندارند. مدلهای هوش مصنوعی بر روی مجموعه دادههای وسیعی از کارهای موجود آموزش میبینند، بنابراین معمولاً الگوها و سبکهای موجود را تکرار میکنند. نتیجه؟ دریایی از محتوا که همه آنها شبیه تغییراتی در یک موضوع است – صیقلی اما تکراری.
به عنوان مثال، نتایج مولدهای هنری هوش مصنوعی را مقایسه کنید، و نشانههای گویای آن را خواهید دید: نورپردازی رویایی یکسان، ویژگیهای چهره مشابه در پرترهها، و آن پسزمینه با فوکوس نرم مشخص.
وقتی هوش مصنوعی را وارد برنامههای خلاقانه میکنیم، اساساً یکسانی را به فضاهایی دعوت میکنیم که برای اصالت در نظر گرفته شدهاند. هنر، طراحی و نوشتن بر روی استعداد فردی و پیچشهای غیرمنتظرهای که فقط ذهن انسان میتواند روی میز بیاورد رشد میکند. اما با تولید بیشتر و بیشتر آنچه که ما میبینیم و مصرف میکنیم، هوش مصنوعی، این خطر واقعی وجود دارد که دنیای خلاق ما یکنواخت شود و به تکرار تکراری آنچه قبلا انجام شده تبدیل شود.
3 مهارت های خلاقانه انسان را بی ارزش می کند
با وجود ابزارهای هوش مصنوعی که به راحتی برای انجام وظایف خلاقانه در دسترس هستند، این خطر وجود دارد که مهارتهای انسانی بدیهی یا حتی نادیده گرفته شوند. توانایی طراحی، نوشتن یا تصویرسازی که به سالها تمرین، بازخورد و اصلاح نیاز دارد. اکنون، هر کسی می تواند با ابزار مناسب هوش مصنوعی در چند ثانیه چیزی شبیه کار حرفه ای تولید کند.
این کاهش ارزش مهارت می تواند عواقب واقعی داشته باشد. به عنوان مثال، بحث اخیر در مورد ابزارهای به کمک هوش مصنوعی در صنعت طراحی را در نظر بگیرید. طراحان گرافیک ابراز نگرانی کردهاند که ابزارهای هوش مصنوعی مانند طرحهای Canva’s AI و ویژگی Adobe Generative Fill باعث میشود مشتریان ارزش طراحان ماهر را دست کم بگیرند.
به هر حال، اگر رایانه ای می تواند با چند کلیک یک لوگو تولید کند یا یک تصویر را ویرایش کند، چرا باید برای تخصص هزینه کرد؟ این طرز فکر تلاش و تسلط حرفهایها را تضعیف میکند و میتواند آن را برای هنرمندان ماهر چالش برانگیز کند تا برای کار خود به رسمیت شناخته شوند.
4 توسعه مهارت واقعی را از ما سلب می کند
مهارت های خلاقانه فقط یک شبه ظاهر نمی شوند. توسعه آنها به سالها تمرین، آزمایش و بازخورد نیاز دارد. اما وقتی هوش مصنوعی برای انجام «قسمتهای سخت» در دسترس است، وسوسهانگیز است که از منحنی یادگیری رد شوید و اجازه دهید الگوریتم آن را مدیریت کند. مشکل؟ ما در نهایت از توسعه واقعی مهارت های خودمان غافل می شویم.
خلق هنر، موسیقی، نوشتن، یا طراحی فقط تولید یک قطعه تمامشده نیست، بلکه در مورد یادگیری تکنیکها، تطبیق سبکها و یافتن صدای خود از طریق آزمون و خطا است. تکیه بر هوش مصنوعی به عنوان یک میانبر نه تنها این فرآیند را تضعیف می کند، بلکه خطر ایجاد نسلی از سازندگان را نیز به همراه دارد که فرصت کشف واقعی پتانسیل خود را نداشته اند. ما توانایی آزمایش کردن، درس گرفتن از اشتباهات و رشد را از دست می دهیم.
5 احتمال سوء استفاده و سرقت ادبی
هوش مصنوعی مولد همچنین می تواند اقدامات غیراخلاقی مانند سرقت ادبی را وسوسه انگیزتر کند. مدلهای هوش مصنوعی که بر روی مجموعه دادههای عظیم آثار موجود آموزش داده شدهاند، اغلب محتوایی را تولید میکنند که شباهت زیادی به این نسخههای اصلی دارد که منجر به نگرانیهایی در مورد سرقت ادبی غیرعمدی یا عمدی میشود.
هنرمندان هشدارهایی را نسبت به ابزارهای هوش مصنوعی که سبکهای متمایز را تکرار میکنند، به صدا درآوردهاند، و کاربران میتوانند محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی را به عنوان محتوای خود به اشتراک بگذارند یا حتی از کارهای هنرمندان مشهور تقلید کنند.
در واقع، واکنش هنرمندان به قدری شدید بوده که پلتفرمهایی مانند ArtStation و DeviantArt مجبور شدهاند سیاستهای خود را بهروزرسانی کنند تا به سازندگان این امکان را بدهند که از استفاده از آثار خود در مجموعه دادههای آموزشی هوش مصنوعی خودداری کنند. این حرکت به خوبی در مورد خطرات سرقت ادبی مبتنی بر هوش مصنوعی صحبت میکند، جایی که مردم میتوانند اساساً سبکی را که به سختی به دست آوردهاند، بدون تأیید یا اعتبار کپی کنند.
این سوء استفاده فقط به تک تک سازندگان آسیب نمی رساند. به کل جامعه خلاق آسیب می زند. وقتی نسخههای تقریباً یکسان آزادانه منتشر میشوند، ارزش آثار اصلی را میتوان کاهش داد.
6 میراث خلاق را به خطر می اندازد
میراث خلاق ما – هنر، موسیقی، ادبیات، و سایر اشکال بیان فرهنگی – بیانگر تاریخها، تجربیات و ارزشهای منحصربهفرد جوامع مختلف است. وقتی برای خلق آثار جدید به هوش مصنوعی روی میآوریم، خطر از دست دادن این غنا را داریم.
مدلهای هوش مصنوعی بر روی مجموعه دادههای موجود آموزش داده میشوند، که اغلب بازتاب یک دیدگاه محدود و جریان اصلی از فرهنگ و خلاقیت است، که معمولاً تحت سلطه دیدگاههای غربی است. فرهنگ هایی که کمتر در این مجموعه داده ها نشان داده شده اند، در معرض خطر حذف یا ارائه نادرست توسط خلاقیت های مبتنی بر هوش مصنوعی هستند.
با گذشت زمان، اگر هوش مصنوعی مولد به ایفای نقش بزرگتری در تولید خلاقانه ادامه دهد، این فرهنگهای کمبازنمایی ممکن است میراث خود را نادیده گرفته یا به دلیل تعصبات ذاتی دادههای آموزشی هوش مصنوعی بیابند. نتیجه یک دنیای خلاق است که به طور فزایندهای احساس میکند مکانیکی، عمومی است و تنوع فرهنگی واقعی را بازتاب نمیدهد.
در حالی که هوش مصنوعی مولد دارای پتانسیل غیرقابل انکاری برای کارایی و راحتی است، ممکن است در برنامهها و نرمافزارهای خلاقانه بیش از آنکه مفید باشد، ضرر دارد. خلاقیت یک تلاش عمیقاً انسانی است – تلاشی که بر اساس احساسات، تجربه و فردیت شکوفا می شود. مهم این است که ما قلب خلاقیت انسان را حفظ کنیم و در برابر اصرار که اجازه دهیم ماشین ها کنترل را به دست بگیرند مقاومت کنیم.