پادکست یکی از اشکال مورد علاقه من برای سرگرمی و اطلاع رسانی است. با این حال، مانند هر چیز دیگری، بیش از حد یک چیز خوب می تواند یک چیز بد باشد. این دلیلی است که من احساس کردم مجبور شدم آن را دوباره شماره گیری کنم.
خلاصه عناوین
- من اول صبح به پادکست ها گوش دادم
- پادکست ها خیلی راحت هستند
- پادکست ها به خوبی با تقریبا هر فعالیتی جفت می شوند
- من به پادکست خوابیدم
- متوجه شدم که تقریباً 24/7 گوش میکردم
- من از جستجوی هدفون خسته شده ام
- دوستان و خانواده همیشه من را با هدفون می بینند
پادکست یکی از اشکال مورد علاقه من برای سرگرمی و اطلاع رسانی است. با این حال، مانند هر چیز دیگری، بیش از حد یک چیز خوب می تواند یک چیز بد باشد. این دلیلی است که من احساس کردم مجبور شدم آن را دوباره شماره گیری کنم.
1 من اول صبح به پادکست ها گوش دادم
روال رو میدونی از خواب بیدار شوید، از رختخواب بیرون بیایید، چیزی گرم برای نوشیدن درست کنید و به سمت هدفون برسید. من به یک پادکست خبری که عناوین روز قبل را خلاصه می کند علاقه مندم. من واقعاً از دریافت اخبار از طریق پادکست ها لذت می برم، بنابراین به سراغ دیگری می روم و به دنبال آن چیزی آرام تر برای کاهش اضطرابی که به تازگی به گوشم تزریق کرده ام را دنبال می کنم.
این یک روش ذاتاً جدید برای شروع روز نیست. زمانی که من در کودکی برای رفتن به مدرسه آماده می شدم، والدینم تلویزیون را روشن کرده بودند. نسل های قدیمی رادیو داشتند. هر کدام با آنچه در آن زمان بود محدود می شد. اگر ساعت 4 صبح از خواب بیدار شدید، هیچ چیز روشن نبود. با پادکستها، همیشه میتوانم به محض بیدار شدن از خواب گوش کنم.
2 پادکست برای پرخوری بسیار آسان است
پس از انجام روتین صبحگاهی، من قبلاً یک یا دو ساعت گوش دادن را ثبت کرده ام. وقتی واقعا وارد یک قسمت شدم، طبیعتاً میخواهم به قسمت بعدی یا قبلی بروم، بسته به نوع پادکست آن. تا زمانی که به طور کامل گرفتار نشده باشم، احساس می کنم مجبور به ادامه دادن هستم. من کمی تکمیل کننده پادکست هستم و به پادکست ها با سرعت 2 برابر گوش نمی دهم تا در زمان کمتری از آنها عبور کنم.
پایان دادن به پادکست به میل به پرخوری پایان نمی دهد. اگر تمام قسمتهای سریال را تمام کنم، پادکستهای بیشماری دیگر هم لحن مشابهی پیدا میکنند. اگر قسمت فعلی Snap Judgment وجود نداشته باشد که نظرم را جلب کند، میتوانم این زندگی آمریکایی را امتحان کنم.
3 پادکست به خوبی با تقریباً هر فعالیتی جفت می شوند
این که چرا من در وهله اول شروع به گوش دادن به پادکست می کنم تا حد زیادی به این بستگی دارد که پادکست ها چقدر خوب با انجام تقریباً هر کار دیگری جفت می شوند. گوش دادن به پادکستها در حالی که ناهار مدرسه بچههایم را بستهبندی میکنم باعث میشود وقتی به زور خودم را از رختخواب بیرون بیاورم منتظرش باشم. من می توانم یک یا دو قسمت را در حالی که چمن را می برم گوش کنم.
چالش این است که تعداد کمی از فعالیت ها به خوبی با پادکست ها جفت نمی شوند. من می توانم هنگام تمیز کردن خانه، کار در باغ و رانندگی گوش کنم. اگر فعالانه نمی نویسم، می توانم در حین کار گوش کنم. من حتی می توانم در حین بازی با بچه هایم گوش کنم.
4 من به پادکست خوابیدم
وقتی بزرگ شدم کنار تلویزیون خوابم برد. این عادتی بود که از مادرم گرفتم و زمانی که به دانشگاه رفتم آن را ترک کردم. مدتی به جای آن به موسیقی دستگاهی گوش می دادم. بالاخره یاد گرفتم چطور در سکوت بخوابم. وقتی پادکست ها را کشف کردم، این روش جدید ترجیحی من برای تکان دادن سر شد.
همانطور که بسیاری از ما هستیم، من به طور خاص در مورد پادکست هایی که به خواب می روم. این زمانی نیست که The Vergecast را روشن می کنم. خیلی جذاب است با این حال نمی توانم بگویم که به دنبال چیزی خسته کننده هستم. تعادل مناسب برای من یک پادکست خبری بوده است که مجری آن لحن نسبتاً خنثی و آرامش بخشی دارد. شاید باید روی یک جفت هدفون خواب سرمایهگذاری کنم، یا به جای آن میتوانم به بدنم اجازه بدهم دوباره به خواب بدون صدای پسزمینه عادت کند.
5 متوجه شدم که تقریباً 24/7 گوش میکردم
اگر به محض بیدار شدن از خواب به پادکست گوش میدهم، وقتی شروع میکنم تمایل دارم به برنامههای بینظیر بپردازم، پادکستها را با بیشتر فعالیتهایم در طول روز جفت میکنم، و با پخش پادکستهایی که در طول شب پخش میشوند به خواب میروم، پس من اساسا همیشه به پادکست گوش می دهید. مطمئناً برای مکالمه و مواردی از این دست توقف می کنم. من همچنین برای سالها تمرین مراقبه بیصدا داشتهام، اما پادکستها میخواستند بیشتر زمان باقیمانده را اشغال کنند.
چه چیز بزرگی است؟ پادکست ها بی ضرر هستند! مطمئنا، شاید. با این حال، صرف این مقدار از زمان برای انجام هر کاری کمتر شبیه یک سرگرمی سالم و بیشتر شبیه یک اعتیاد به نظر می رسد.
6 من از جستجوی هدفون خسته شده ام
من از صدای بلوتوث سپاسگزارم. دیگر مجبور نیستم برای باز کردن گرههای کابلهایی که به نوعی در جیبم تبدیل به گلاب شدهاند وقت بگذارم. نکته اینجاست که هدفون های بلوتوثی به راحتی جابه جا نمی شوند، به خصوص آنهایی که مشکی هستند. از اتاق خواب به دفتر تا ماشین کهنه میشود، سعی میکنم قبل از شروع فعالیتی که بدون اینکه کسی در گوشم صحبت کند، هدفم را کجا گذاشتهام، پیدا کنم.
من از آن زمان یک جفت هدفون گوش باز خریده ام، و در حالی که نگه داشتن آنها کمی آسان تر است، مشکل اصلی هنوز پابرجاست. در تمام طول روز، قبل از اینکه بتوانم کاری انجام دهم، ابتدا باید هدفونم را پیدا کنم. که پیر میشه
7 دوست و خانواده همیشه من را با هدفون می بینند
من یک پدر هستم. من دو فرزند خردسال دارم، و مانند هر کاری (به ظاهر همه چیز) که انجام می دهم، باید بپرسم چه پیامی برای بچه هایم می فرستم. صادقانه بگویم، اگر آنها مرا با هدفون ببینند، آخر دنیا نیست، اما اگر همیشه آن را به سر داشته باشم، ظاهر خوبی نیست. به هر حال، آنها روزی نوجوان خواهند شد و اگر از آنها بخواهم هدفون بلوتوث خود را پشت میز بیرون بیاورند، اگر تمام دوران کودکی خود را صرف تماشای غذا خوردن من در حالی که مال من را پوشیده اند، گذرانده اند، پایی برای ایستادن نخواهم داشت.
مردم حتی زمانی که هیچ صدایی پخش نمی شود، AirPods را در گوش خود قرار داده اند تا بتوانند بدون صحبت با کسی در اطراف افراد دیگر حرکت کنند. وصل کردن گوشهای ما یک سیگنال ضد اجتماعی واضح است، اگرچه ممکن است اکنون که هدفونهای بیشتر شبیه سمعک هستند، این موضوع تغییر کند. با این حال، هیچ کس که مرا می شناسد، تصور نمی کند که من هدفون دارم زیرا بدون آن نمی توانم به خوبی بشنوم. کاملا برعکس، در واقع. اگر دلیل دیگری نداشته باشد، حضور در کنار اطرافیانم دلیل کافی برای کاهش است.
این به این معنی نیست که من به طور کامل پادکست ها را رها کرده ام، اما فهرست خود را از ده ها فید به تعداد انگشت شماری مورد علاقه کاهش داده ام. به هر حال من در مورد فناوری می نویسم و پادکست ها راهی سریع برای به روز نگه داشتن در مورد آنچه در حال حاضر روند است هستند. با کوتاه نگه داشتن فهرست خود، پادکستهایم را به سرعت تمام میکنم تا به آنها گوش کنم، و آگاهانه تصمیم میگیرم که مشترک چیز دیگری نباشم تا فوراً جای خالی را پر کنم.