گوشی هوشمند من زمانی ابزار مفیدی برای ارتباط با دوستان و خانواده بود. با گذشت زمان، منشا اختلال در زندگی من شد. در زیر، چگونگی تسخیر آرام گوشی هوشمندم بر زندگی من و اقداماتی که برای بازپس گیری کنترل انجام دادم را توضیح خواهم داد.
خلاصه عناوین
- چرخه خواب من را مختل کرد
- تعاملات چهره به چهره من را کاهش داد
- بهره وری من کاهش یافت
- سطح اضطراب من افزایش یافت
- کشیدگی گردن، خستگی چشم و سایر مسائل
- این باعث شد که ناخواسته پول بیشتری خرج کنم
- حریم خصوصی من در رحمت خود باقی ماند
- این من را به یک معتاد رسانه های اجتماعی تبدیل کرد
گوشی هوشمند من زمانی ابزار مفیدی برای ارتباط با دوستان و خانواده بود. با گذشت زمان، منشا اختلال در زندگی من شد. در زیر، چگونگی تسخیر آرام گوشی هوشمندم بر زندگی من و اقداماتی که برای بازپس گیری کنترل انجام دادم را توضیح خواهم داد.
1 چرخه خواب من را مختل کرد
تلفن من تجملات یک خواب راحت را از بین برد. به طور مداوم اعلانها، پیامکها را بررسی میکردم و تا آخر شب در شبکههای اجتماعی پیمایش میکردم و زمان خوابم را دیرتر و دیرتر افزایش میدادم. نور آبی گوشی من تولید ملاتونین، هورمونی که چرخه خواب را تنظیم می کند، مختل کرد.
قرار گرفتن بیش از حد در معرض محتوای محرک، آرام کردن ذهنم را برایم دشوار می کرد و اغلب در نیمه های شب از خواب بیدار می شدم تا اعلان ها را بررسی کنم.
برای مبارزه با این، من برای خودم مقررات منع عبور و مرور دیجیتالی تعیین کردم. تلفنم را در اتاقی دیگر یا دور از تختم قرار می دهم تا در برابر اصرار برای چک کردن مداوم آن مقاومت کنم. من همچنین از حالت تاریک استفاده میکنم که به کاهش تأثیر بر تولید ملاتونین کمک میکند. این تغییرات به من کمک کرده است تا خواب آرامی را که به شدت به آن نیاز داشتم داشته باشم.
2 تعاملات چهره به چهره من را کاهش داد
در حالی که اپلیکیشنهای پیامرسان و رسانههای اجتماعی افراد را به هم متصل کردهاند، اما تعاملات رو در رو را نیز کاهش دادهاند. چه در یک شام خانوادگی، چه در یک گردهمایی اجتماعی یا یک ملاقات غیررسمی با دوستان باشم، تلفنهای ما اغلب توجه ما را به سمت صفحه نمایش میکشند تا مکالمهای که در اطراف ما اتفاق میافتد.
قبلاً خودم را از نظر جسمی حاضر میدانستم اما از نظر ذهنی در جای دیگری بودم، عادتی که دوستان و خانوادهام اغلب از آن شکایت داشتند. این باعث تیرگی روابط من با برخی از افرادی شد که به آنها اهمیت می دهم. اکنون سعی می کنم هنگام ملاقات با دیگران تلفنم را در جیبم نگه دارم. حتی از همه میخواهم که حالت بیصدا را روشن کنند، گوشیهایشان را کنار بگذارند و از صفحههای نمایش فاصله بگیرند.
3 بهره وری من کاهش یافته است
اگر تلفن شما همیشه در دسترس باشد، نمی توانید در محل کار سازنده باشید – درسی که من به سختی آموختم. چیزی که قبلاً به عنوان یک بررسی سریع تلفن شروع می شد اغلب به نیم ساعت پیمایش بی فکر تبدیل می شد. این به شدت بر بهره وری من تأثیر گذاشت. یک صدای اعلان تمرکز من را مختل کرد و مرا وادار کرد که پیام ها را بررسی کنم.
اشتیاق برای پاسخ دادن فوراً باعث از بین رفتن تمرکزم شد و کارهای مهم را کنار زد. حتی پس از بازگشت به کار، من همچنان درگیر تعامل بودم.
با این حال، اکنون، هنگام کار، گوشی خود را دور از دسترس نگه میدارم و از مسدودکنندههای برنامه برای جلوگیری از حواسپرتی رسانههای اجتماعی و بیصدا کردن اعلانها استفاده میکنم. من همچنین از برنامههای ردیابی زمان برای برنامهریزی استراحتهای کوتاه زمانی که به خودم اجازه میدهم تلفنم را چک کنم استفاده میکنم. این تغییرات به تدریج به من کمک کرد تا بهرهوری را که از دست داده بودم، پس بگیرم.
4 سطح اضطراب من افزایش یافته است
خواه اخبار ناراحت کننده، مشاجرات آنلاین یا محتوای حساس باشد، من ساعت ها روی آن فکر می کردم و این را آشکار می کردم که تلفن هوشمندم اضطراب من را بدتر می کند.
علیرغم تلاش هایم، نتوانستم خودم را با دیگران مقایسه کنم. من دائماً نگران تعداد لایکهای پستهایم بودم و وسواس زیادی داشتم که چند نفر به بهروزرسانیهای وضعیت من پاسخ دادند. هر بار که نوتیفیکیشنی می شنیدم، گوشیم را چک می کردم و مدام به صفحه خیره می شدم که فقط سلامت روحی ام را بدتر می کرد.
برای مدیریت اضطرابم، اکنون از رسانه های اجتماعی فاصله می گیرم، زمان صفحه نمایش خود را ردیابی می کنم تا زمان برترین برنامه ها را شناسایی کنم و اعلان هایم را بی صدا نگه می دارم. الان هر یا دو ساعت یکبار گوشیم را چک می کنم و وقتی بیرون می روم کنارش می گذارم. این تغییرات به میزان قابل توجهی از اضطراب من کاسته است.
5 کشیدگی گردن، خستگی چشم و سایر مسائل
استفاده بیش از حد از گوشی هوشمند علاوه بر تأثیر بر سلامت روانی من، سلامت جسمی من را نیز تحت تأثیر قرار داد. نگاه مداوم به تلفنم و استفاده از آن در حالت دراز کشیدن فشار زیادی به گردن و ستون فقراتم وارد می کند. که در طول زمان باعث ناراحتی شدید، سفتی و حتی درد مزمن می شد.
خیره شدن طولانی مدت به صفحه نمایش، به خصوص با نور آبی ساطع شده از دستگاه، بینایی من را ضعیف کرده و اغلب باعث سردرد من می شود. من همچنین به دلیل نگه داشتن و تایپ طولانی مدت تلفنم با دست و مچ دست درد داشتم. با بدتر شدن اوضاع، اقداماتی را برای مدیریت این مسائل انجام دادم.
مدت زمان صفحه نمایش خود را برای برنامههایی که باعث میشد من را به تلفنم بچسبانم محدود کردم و محدودیتهای زمانی تعیین کردم تا بعد از یک دوره مشخص، خودم را از دسترس خارج کنم. اکنون، من همیشه از ویژگی Eye Comfort برای کاهش قرار گرفتن در معرض نور آبی استفاده می کنم. من همچنین هنگام استفاده از تلفن خود وضعیت مناسبی را حفظ می کنم و از تایپ بیش از حد خودداری می کنم. این تغییرات به من کمک کرد تا استفاده بیش از حد از گوشی های هوشمند را مدیریت کنم.
6 باعث شد که ناخواسته پول بیشتری خرج کنم
گوشی من هم تبدیل به زهکشی روی کیفم شد. از آنجایی که اطلاعات کارت اعتباری من در تلفنم ذخیره شده بود، خریدهای فوری انجام می دادم. اعلانهای مداوم از برنامههای خرید باعث شد تا برای اقلامی که به آنها نیاز نداشتم خرج کنم. من اغلب به اصرار برای به دست آوردن یک معامله در بازی های ویدیویی تسلیم شدم.
من همچنین قبلاً آزمایشهای اشتراک برنامههای ممتاز را شروع میکردم و فراموش کردم آنها را لغو کنم که منجر به هزینههای ناخواسته میشد. مدتی طول کشید تا متوجه شدم که خریدهای یک کلیک باعث میشود از بودجهام فراتر بروم.
برای جلوگیری از عادتهای بد خرج کردن، اطلاعات کارت اعتباری خود را از تلفنم حذف کردم، خریدهای یک کلیک را غیرفعال کردم و برنامههای خرید را حذف نصب کردم. من همچنین اشتراک خدمات غیر ضروری را لغو کردم و شروع به استفاده از برنامه های ردیابی هزینه برای نظارت بر هزینه های ماهانه خود کردم.
7 حریم خصوصی من در رحمت خود باقی ماند
هر چه بیشتر به تلفن هوشمندم وابسته می شدم، حریم خصوصی من بیشتر به خطر می افتاد. بسیاری از برنامههایی که اغلب استفاده میکنیم نیاز به دسترسی به اطلاعات شخصی در حین نصب دارند. در حالی که برخی از مجوزها مانند دادههای مکان، مخاطبین، و سابقه مرور را میتوان تا حدی مدیریت کرد، هنوز اطلاعاتی وجود دارد که برنامهها و سرویسها بدون رضایت ما آنها را ردیابی میکنند.
برخی از پلتفرم ها حتی این داده ها را به طرف های مشکوک می فروشند. بنابراین، هر بار که یک برنامه جدید دانلود میکردم، احساس میکردم به شرکت دیگری فرصت میدهم تا به حریم خصوصی من نفوذ کند.
در حالی که نمی توانم کاملاً از خصوصی بودن فعالیت خود اطمینان حاصل کنم، اکنون اقداماتی را برای محافظت از آن تا حد امکان انجام می دهم. من قبل از نصب برنامههای جدید، سیاستهای حفظ حریم خصوصی را بهطور کامل بررسی میکنم، به برنامههای منابع رسمی پایبندم و از پلتفرمهای شخص ثالث اجتناب میکنم. من قراردادهای اشتراکگذاری داده را نمیپذیرم، از آدرسهای ایمیل موقت برای ایجاد حساب استفاده میکنم و همیشه VPN خود را روشن نگه میدارم.
8 این من را به یک معتاد رسانه های اجتماعی تبدیل کرد
اعتیاد به رسانه های اجتماعی بدترین اتفاقی بود که از زمانی که من شروع به استفاده از تلفن های هوشمند کردم، رخ داد. در حالی که اکثر برنامه های رسانه های اجتماعی فقط با یک ضربه فاصله دارند، تقریباً یک روز نمی گذشت که من از آنها استفاده نکردم. یک اعلان از این برنامه ها کافی بود تا ساعت ها من را به پیمایش بی فکر بکشاند. من هر کاری را که انجام می دادم در شبکه های اجتماعی پست می کردم تا با دوستانم به اشتراک بگذارم.
به طور مشابه، من همیشه می خواستم از کارهایی که همه دوستانم انجام می دهند به روز بمانم. این عادت بخش قابل توجهی از روز من را مصرف کرد. این همچنین تمایل ناسالمی را برای مقایسه خودم با دیگران تقویت کرد، بر سلامت روانی من تأثیر گذاشت، زندگی من را برای دوستانم بازتر کرد و من را در معرض اثرات مضر بیشماری مرتبط با رسانههای اجتماعی قرار داد.
من اکنون از ابزارهای داخلی ردیابی زمان در تلفن و برنامه های رسانه های اجتماعی خود برای مدیریت استفاده خود استفاده می کنم و دیگر به روز رسانی های زندگی شخصی را در پلتفرم های اجتماعی به اشتراک نمی گذارم.
اینها برخی از راه هایی است که تلفن های هوشمند زندگی من را مختل کردند و چگونه در نهایت کنترل را به دست آوردم. اگر شما نیز با استفاده بیش از حد از گوشی هوشمند دست و پنجه نرم می کنید، نکات بالا ممکن است به شما در ترک این عادت کمک کند. به یاد داشته باشید که چند ماه طول کشید تا مصرف خود را کاهش دهم. در ابتدا احساس چالش برانگیز است، اما با گذشت زمان، امیدواریم که شما نیز آن را مدیریت کنید.