اگر در زمینه فناوری کار می کنید، مانیتورهای متعدد تقریباً یک نماد وضعیت هستند. صفحهنمایش بیشتر، بهرهوری بیشتر-حداقل، این همان چیزی است که وقتی مانیتور دوم را اضافه کردم، فکر کردم. انتظار داشتم گردش کارم سر به فلک بکشد، اما درعوض، متوجه شدم بهره وری ام در حال کاهش است. اینجاست که چرا داشتن دو مانیتور در واقع اوضاع را بدتر کرده است.
اگر در زمینه فناوری کار می کنید، مانیتورهای متعدد تقریباً یک نماد وضعیت هستند. صفحهنمایش بیشتر، بهرهوری بیشتر-حداقل، این همان چیزی است که وقتی مانیتور دوم را اضافه کردم، فکر کردم. انتظار داشتم گردش کارم سر به فلک بکشد، اما درعوض، متوجه شدم بهره وری ام در حال کاهش است. اینجاست که چرا داشتن دو مانیتور در واقع اوضاع را بدتر کرده است.
چرا مانیتور دوم خریدم
مثل خیلی ها، من در کامپیوترم زندگی می کنم – کار، مطالعه و سرگرمی ها همه در آنجا اتفاق می افتند. با انجام چندین کار، مجبور بودم دائماً بین برگه ها جابجا می شدم و سعی می کردم همه چیز را روی یک صفحه جا بدهم.
این در زمانی که من درس می خواندم برجسته تر بود. یادداشت های سخنرانی خود را در کنار اسلایدهای ارائه، یک کتاب مرجع و یادداشت های خودم باز می کنم. من سعی کردم همه چیز را با استفاده از ویژگی تقسیم صفحه نمایش ویندوز 11 مدیریت کنم، اما با تنها 600 پیکسل در هر پنجره، هیچ چیز کاربردی نبود.
با ناامیدی تصمیم گرفتم که یک مانیتور دوم مشکلات من را حل کند. بنابراین، من روی یک مانیتور گیمینگ خمیده دوم 27 اینچی سرمایهگذاری کردم، به این فکر میکردم که این در نهایت بهرهوری من را باز میکند.
حدود یک ماه همه چیز عالی بود. احساس می کردم غیرقابل توقف درس خواندن نسیم شد. من میتوانم همه منابعم را به یکباره باز کنم—دیگر نیازی به تغییر برگه یا فشار دادن اطلاعات روی یک صفحه نیست.
کار هم روان بود من ویرایشگرم را در صفحه سمت چپ باز میکنم و یک پیشنمایش زنده از مقاله در سمت راست. بدون درز بود – از یک طرف ویرایش کنید، از طرف دیگر تغییرات را مشاهده کنید. حتی سرگرمیهای من، مانند ساخت موسیقی در ابلتون، سودمند بود. با ادغام هر دو نمایشگر در یک جدول زمانی عظیم با استفاده از AMD Eyefinity، من میتوانستم بدون پیمایش مداوم کار کنم. به نظر می رسید دو مانیتور یک رویای بهره وری به حقیقت پیوسته باشد – تا زمانی که محقق نشد.
حواس پرتی و توهم چندوظیفه ای
هنگامی که با تنظیم راحت شدم، به جای اینکه من را سازماندهی کند، سیستم بهره وری من به یک تله حواس پرتی تبدیل شد. من اغلب برگهها را به مانیتور دوم میکشم تا بعداً با آنها برخورد کنم، فقط برای اینکه نتیجه معکوس داشته باشد. وقتی روی یک صفحه کار میکردم، چیزی روی صفحه دیگر همیشه نظرم را جلب میکرد و مرا از کاری که انجام میدادم دور میکرد. من متوجه نشدم که چند بار این اتفاق می افتد، اما به طور پیوسته در تمرکز من از بین رفت.
بدتر از آن، خودم را متقاعد کردم که می توانم چند کار را انجام دهم. من سعی میکنم دو کار بزرگ را انجام دهم – برای مثال، تماشای یک ویدیوی دانشگاهی در حین کار – اما هیچ یک از این کارها توجه لازم را به خود جلب نکرد. با دو صفحه نمایش، مرزهای بین وظایف ناپدید شد. یک کار ساده مانند سفارش غذا به یک فرآیند طولانی تبدیل شد – من بین وبسایت رستوران و کارم میپریدم و دائماً حواسم به هر چیزی که در صفحه دیگر بود پرت میشد.
همین اتفاق در مورد بازیها، بهویژه بازیهای آنلاین با زمانهای طولانی صف افتاد. به خودم میگفتم: “تا زمانی که منتظر مسابقه هستم، مطالعه خواهم کرد.” اما در نهایت به روش پومودوروی معکوس رسیدم: پنج دقیقه مطالعه و سپس بازی برای 20 دقیقه. فقط به این دلیل که مطالب مطالعهام باز بود، احساس سازندهای داشتم، اما به سختی پیشرفت کردم.
بازیابی تمرکز
با وجود همه اینها، من قصد ندارم مانیتور دومم را پرت کنم. مشکل به خودی خود صفحه نمایش اضافی نیست – این حس کاذب بهره وری است که به من داد.
راه حلی که من به آن رسیده ام این است که از هر دو صفحه نمایش دقیقاً برای یک کار استفاده کنید. اگر من در حال مطالعه این موضوع هستم، هر دو مانیتور باید دقیقاً در مورد آن موضوع باشند، نه دو موضوع متفاوت که باید مطالعه کنم. اگر من در حال نوشتن هستم، هر دو مانیتور باید به نوشتن آن متن یا ابزارهایی که از آن پشتیبانی می کنند اختصاص داده شوند. و اگر کاری که من انجام میدهم به دو مانیتور نیاز ندارد، مانیتور دوم باید بیکار بماند یا تصویر زمینه دسکتاپ من را نمایش دهد.
البته این مشکلات ممکن است برای همه صدق نکند. شاید شما فردی با تمرکز آهنین، یک سیستم به خوبی سازماندهی شده، یا جریان کاری هستید که روی دو مانیتور بدون اینکه طعمه حواسپرتیها شوید، پیشرفت میکند. اگر این شما هستید، مانند من مبارزه نخواهید کرد. اما اگر به فکر تهیه یک مانیتور دوم هستید، به تجربه من در اینجا توجه کنید. امیدوارم بتوانید از دام هایی که باعث کاهش سرعت من شد اجتناب کنید و بهره وری خود را از همان ابتدا در مسیر خود حفظ کنید.