قبلاً با به خاطر سپردن مطالبی که می خواندم و تبدیل ایده ها به عمل مشکل داشتم. اما همه اینها زمانی تغییر کرد که من یک سیستم مدیریت دانش شخصی ساختم – سیستمی که با یادگیری و تکامل من سازگار می شود.
خلاصه عناوین
- منابع ورودی من
- ابزارهای مدیریت دانش شخصی من
- سیستم من برای گرفتن و سازماندهی اطلاعات
- چگونه اطلاعات را با استفاده از Logseq وصل کنم
- چرا من PKMS خود را به طور منظم مرور می کنم؟
خلاصه
- شناسایی منابع ورودی متنوع برای مدیریت موثر دانش، کمک به تبدیل محتوای خام به بینش معنادار بسیار مهم است.
- ابزارهایی مانند Logseq، Reminders و Readwise ضبط، سازماندهی و بازبینی مجدد اطلاعات را به طور موثر در یک سیستم PKM ساده می کنند.
- بررسی منظم یادداشتها و اتصالات در Logseq به انطباق سیستم با نیازهای در حال تکامل، اطمینان از ارتباط، کارایی و رشد کمک میکند.
قبلاً با به خاطر سپردن مطالبی که می خواندم و تبدیل ایده ها به عمل مشکل داشتم. اما همه اینها زمانی تغییر کرد که من یک سیستم مدیریت دانش شخصی ساختم – سیستمی که با یادگیری و تکامل من سازگار می شود.
منابع ورودی من
اساس هر سیستم مدیریت دانش موثر به شدت به منابع ورودی شما متکی است – نوع محتوایی که مصرف می کنید و از کجا آمده است. شناسایی منابع ورودی من بسیار مهم بود زیرا به من کمک کرد تا بهترین ابزارها را برای پشتیبانی از سیستم خود انتخاب کنم و اطلاعات خام را به خروجی معنادار تبدیل کنم.
من زمان زیادی را صرف خواندن مقالات آنلاین می کنم و گرفتن نکات کلیدی از این مقالات در اولویت است. این تضمین می کند که بینش های ارزشمند پس از خواندن اولیه از بین نمی روند.
علاوه بر این، یوتیوب یکی از پلتفرم های مورد علاقه من برای مصرف محتوا، به ویژه آموزش ها و بحث های طولانی است. من اغلب برای ثبت مفیدترین نکات برای ارجاع بعدی به رونوشت ها یا مهرهای زمانی تکیه می کنم.
اگرچه من عمدتاً از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند TikTok و Instagram برای سرگرمی استفاده میکنم، اما آنها گاهی اوقات ایدههای جدیدی را ایجاد میکنند که قابل توجه است. این لحظات الهام غیرفعال بر جریان کاری ورودی من تسلط ندارد، اما اطمینان میدهم که هرگونه بینش مهم یا جرقه خلاقانه از این پلتفرمها برای کاوشهای آینده ثبت میشود.
جلسات روزانه تیم های مایکروسافت منبعی غنی از اطلاعات و موارد عملی است، از جمله جلسات صبحگاهی و جلسات طوفان فکری که ایده ها و وظایفی را ایجاد می کند که باید آنها را ضبط کنم. در نهایت، من از Apple Books برای سازماندهی و خواندن کتاب هایم استفاده می کنم. این برنامه به من کمک می کند تا به اهداف خواندن خود برسم و بخش های کلیدی را برجسته کنم.
ابزارهای مدیریت دانش شخصی من
قدم بعدی در ایجاد سیستم مدیریت دانش شخصی من، انتخاب بهترین ابزار برای پشتیبانی از گردش کار من بود. به عنوان یک کاربر مک و آیفون، این کار نسبتاً ساده بود، زیرا آنها دارای چندین برنامه داخلی، رایگان و بصری هستند که به طور یکپارچه بین دستگاهها همگام میشوند و آنها را برای ضبط و مدیریت اطلاعات در حال حرکت ایدهآل میکند.
یادآوری ها و یادداشت ها
یادآوریها و یادداشتها دو مورد از کمارزشترین برنامهها در اکوسیستم اپل هستند و نقاط ورودی سیستم من هستند. از آنجایی که من همیشه آیفون خود را دارم، از این برنامه ها برای ثبت سریع یادداشت ها، ایده ها و وظایف استفاده می کنم. من هر زمان که نیاز به یادداشت سریع یک ایده داشته باشم از Notes استفاده می کنم و از Reminders برای اطلاعات کاربردی استفاده می کنم.
Logseq
به همان اندازه که من برنامه Notes را دوست دارم، اما همچنان فاقد چندین ویژگی است که برای سازماندهی و اتصال ایده ها در سیستم مدیریت دانش شخصی من نیاز دارم. اینجاست که Logseq به عنوان محور اصلی پشته مدیریت دانش شخصی من وارد می شود.
Logseq یک طرح کلی شبکه ای است، و من ساختار خودکار نقطه گلوله آن را دوست دارم، که تجزیه ایده ها به بلوک های کوچکتر و قابل مدیریت را آسان می کند.
خواندنی
ابزار ضروری بعدی در پشته PKM من Readwise است. یک برنامه خواندنی بعداً که نحوه ثبت نکات برجسته و بررسی مجدد بینش های کلیدی را ساده می کند. من در درجه اول از Readwise برای وارد کردن نکات برجسته متنی از Apple Books به Logseq استفاده می کنم. با این حال، سرویس های مختلفی از جمله Kindle، Instapaper، Pocket و غیره را نیز پشتیبانی می کند.
این ابزارهای مدیریت دانش شخصی به من کمک می کند تا یک سیستم کارآمد برای جمع آوری، پردازش، ذخیره و استفاده از اطلاعات ایجاد کنم.
سیستم من برای گرفتن و سازماندهی اطلاعات
یک سیستم مدیریت دانش خوب به فرآیندی ساختاریافته و در عین حال انعطافپذیر برای مدیریت اطلاعات نیاز دارد، به همین دلیل است که من از برخی از بخشهای روش انجام کارها برای جمعآوری و سازماندهی وظایف و اطلاعاتم استفاده میکنم.
روش GTD بر گرفتن همه چیز و پردازش بعداً تأکید می کند، فضای ذهنی را آزاد می کند و در عین حال اطمینان می دهد که هیچ چیز فراموش نمی شود.
در مرحله ضبط، سرعت را بر دقت اولویت میدهم. هدف من این است که خلاصههای سریع را یادداشت کنم، نکات کلیدی را برجسته کنم، یا پیوندها یا مهرهای زمانی را به مطالب اصلی اضافه کنم. این عکسبرداری خشن تضمین میکند که بینشهای ارزشمندم را از دست ندهم، حتی اگر در میانه چیز دیگری باشم.
چندین راه برای شروع سریع یادداشت جدید در Notes در iPhone وجود دارد، از جمله افزودن ویجت Quick Note به مرکز کنترل یا استفاده از سیری برای دیکته. علاوه بر این، من از Hot Corners در مک خود برای باز کردن سریع برنامه Notes استفاده می کنم.
همچنین میتوانم یادداشتهای صوتی را زمانی ضبط کنم که تایپ خیلی کند یا غیرعملی باشد. برای وظایف و اطلاعات کاربردی، ترجیح میدهم از یادآوریها استفاده کنم. من یک فهرست (پوشه) صندوق ورودی تنظیم کرده ام که در آن همه کارها و ایده ها را قبل از پردازش آنها ضبط می کنم.
هنگامی که اطلاعات را به دست آوردم، مرحله بعدی سازماندهی آن است. در اینجا، Logseq نقش اصلی را ایفا می کند، زیرا ابزاری قدرتمند برای یادداشت برداری و سازماندهی از کتاب ها و فایل های PDF است. مجله مبتنی بر جدول زمانی و ساختار طرح کلی آن سازماندهی اطلاعات را به صورت زمانی و سلسله مراتبی آسان می کند.
من به طور مرتب پوشه Quick Notes را در Notes بررسی میکنم، جایی که عکسهای اولیه خود را در آن ذخیره کردهام، آنها را در Logseq منتقل و سازماندهی میکنم. در این مرحله، من ترجیح میدهم یادداشتها را به زبان خودم بازنویسی کنم، که به من کمک میکند اطلاعات را عمیقتر پردازش کنم و اطمینان حاصل کنم که واقعاً آن را درک کردهام.
چگونه اطلاعات را با استفاده از Logseq وصل کنم
اتصال اطلاعات بخش مهمی از یک سیستم مدیریت دانش شخصی موثر است. پس از جمعآوری و سازماندهی اطلاعات، ایجاد ارتباطات معنادار بین این ایدهها چیزی است که مجموعهای از یادداشتها را به یک پایگاه دانش پویا و رو به رشد تبدیل میکند. اینجاست که ویژگیهای پیوند دو جهته و تجسم Logseq به کار میآیند.
هرگاه صفحه ای را با استفاده از دو براکت به عنوان مثال، [[نام صفحه]] پیوند دهم، Logseq به طور خودکار یک اتصال دو طرفه بین آن صفحه و صفحه فعلی ایجاد می کند. این به من امکان می دهد به راحتی بین اطلاعات مرتبط حرکت کنم و ببینم مفاهیم مختلف چگونه به هم مرتبط هستند.
علاوه بر پیوند دادن صفحات، من همچنین میتوانم از Logseq برای ارجاع به بلوکهای متنی با استفاده از دو پرانتز برای مثال، ((Block Description)) استفاده کنم. این رویکرد ریز تضمین میکند که میتوانم قطعات خاصی از اطلاعات را در یادداشتهای مختلف به هم متصل کنم، و شبکهای از ایدههای مرتبط را ایجاد کنم که به راحتی قابل پیمایش و بازیابی است.
برای تجسم بیشتر روابط بین ایدهها، از افزونه Logseq Markmap استفاده میکنم که یادداشتهای طرح کلی من را به نقشههای ذهنی تعاملی تبدیل میکند. این به من کمک می کند تا ساختار ایده هایم را به صورت بصری ببینم. آخرین اما نه کماهمیت، نمای نمودار Logseq یک نمایش بصری از تمام اتصالات در یادداشتهای من ایجاد میکند و نشان میدهد که چگونه صفحات و ایدهها با یکدیگر ارتباط دارند.
چرا من PKMS خود را به طور منظم مرور می کنم؟
هدف من از ساختن یک سیستم مدیریت دانش شخصی ایجاد چیزی بود که بتواند با من رشد کند و با نیازها و اهداف در حال تکامل من سازگار شود. برای رسیدن به این هدف، مرورهای منظم را به بخشی ضروری از گردش کار خود تبدیل کرده ام. این بررسیها تضمین میکنند که سیستم من مؤثر، مرتبط و همسو با اولویتهای من باقی میماند.
برای مثال، اگر روی یک پروژه حرفهای جدید تمرکز میکنم، ممکن است لازم باشد منابع ورودی خود را تنظیم کنم یا یادداشتهایم را دوباره سازماندهی کنم تا اطلاعات مربوط به آن پروژه را اولویتبندی کنم. بررسی های منظم همچنین به من کمک می کند تا سیستم خود را ساده کنم.
با گذشت زمان، هر سیستمی میتواند اطلاعات اضافی یا قدیمی را جمعآوری کند و پیدا کردن آنچه واقعا مفید است را دشوارتر میکند. با بازبینی یادداشتهایم، میتوانم پایگاه دانش خود را شلوغ کنم، پروژههای قدیمی را بایگانی کنم و گردشهای کاری را اصلاح کنم تا مطمئن شوم همه چیز بصری و کارآمد باقی میماند.
ساختن یک سیستم مدیریت دانش شخصی که با شما رشد می کند، ایجاد یک فرآیند سازگار است که از نیازها و اهداف شما پشتیبانی می کند. این رویکرد تضمین می کند که سیستم شما یک مخزن کارآمد اطلاعات و کاتالیزوری برای رشد، خلاقیت و بهره وری در هر زمینه از زندگی شما باقی می ماند.