به لطف خدماتی مانند Dropbox و Google Drive، ما در استفاده از فضای ذخیرهسازی ابری خیلی بیشتر از چیزی که به دست میآوریم تسلیم میشویم. در اینجا نگاهی داریم به این که چرا باید نگران باشید.
چرا برخی افراد می گویند که باید از قرار دادن داده ها در فضای ابری خودداری کنید؟ احتمالاً آنها را آنلاین دیده اید. آنها می گویند: «ذخیره سازی ابری بسیار خطرناک است. “آیا حتی برای حریم خصوصی خود ارزش قائل هستید؟”
در همین حال، اکثر همتایان شما فقط فایلها را به خوبی در Dropbox ذخیره میکنند. شاید شغل شما مستلزم استفاده از Box باشد. چرا باید تمام اطلاعات مالی خود را آفلاین نگه دارید وقتی مشاور مالی شما تمام اسنادی را که به آنها می دهید در Google Drive ذخیره می کند؟
با وجود همه اینها، ما هنوز خیلی بیشتر از چیزی که در استفاده از ابر به دست می آوریم، تسلیم می شویم.
“ابر” چیست؟
به خدمات وب مدرنی فکر کنید که در دهه گذشته ظاهر شده اند. این سایتها مانند برنامههای کاربردی در رایانه شما عمل میکنند، اما در عوض روی «ابر» رایانههایی که در جای دیگری قرار دارند اجرا میشوند. این ابر متشکل از ماشینهای زیادی است که با هم کار میکنند، اما در صورت دسترسی از راه دور به صورت یک ماشین ظاهر میشوند، همانطور که قطرات آب در صورت مشاهده از دور به صورت یک ابر ظاهر میشوند.
این لیست شامل ارائه دهندگان فضای ذخیره سازی ابری عمومی مانند Dropbox و SpiderOak، جایگزین هایی است که مکمل پلتفرم خاصی مانند Google Photos و Apple iCloud، شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و توییتر، برنامه های وب مانند Adobe Creative Cloud و Microsoft Office 365، خدمات پخش جریانی مانند Netflix و Spotify، و لیست ادامه دارد.
پس چرا نباید به ابر اعتماد کرد؟
اگر کاری وجود داشت که قبلاً به صورت آفلاین در دستگاه خود انجام میدادید و اکنون به صورت آنلاین انجام میدهید، جایی که به رایانههای شخص دیگری وابسته هستید، این فعالیت باعث نگرانی است. اما چرا؟
1. هر عملی یک دنباله به جا می گذارد
بسیاری از ما با این فکر بزرگ شدیم که همه چیز آنلاین ناشناس است، اما این درست نیست. برای اتصال به وب، یک آدرس IP ایجاد می کنیم. هر وبسایتی که بازدید میکنیم میتواند آن آدرس IP را ببیند و این همه ماجرا نیست. آنها می توانند اطلاعات دیگری را ببینند، از سیستم عاملی که استفاده می کنیم تا اندازه وضوح صفحه نمایش ما.
این دادهها لزوماً به کسی نمیگویند که شما کی هستید، و همچنین نباید ذخیره شوند، اما بسیاری از شرکتها از این اطلاعات برای شناسایی ما استفاده میکنند، فرآیندی که به عنوان اثر انگشت شناخته میشود. بسیاری از سایت ها و تبلیغات نیز ما را با استفاده از کوکی ها ردیابی می کنند. به لطف آنها، مسیری شکل می گیرد که می تواند بیشتر مکان هایی را که در وب بازدید کرده اید نشان دهد. زمانی که شروع به ایجاد حسابها کردید (چیزی که تقریباً هر سرویس ابری به انجام آن نیاز دارد)، مسیر بزرگتر است.
2. هیچ کاری که انجام می دهید خصوصی نیست
برای اینکه یک صفحه وب را به شما نشان دهد، یک سرور باید اطلاعات خاصی در مورد شما دریافت کند. اما این اطلاعات لازم نیست ذخیره شوند.
وقتی یک حساب کاربری ایجاد می کنید، همه چیز تغییر می کند. تمام هدف ایجاد یک حساب کاربری این است که داده های خاصی را حفظ کنید تا بعداً دوباره نمایش داده شود. این ممکن است تمام پیامهایی باشد که ارسال کردهاید، موسیقیهایی که گوش دادهاید، اطلاعات کارت اعتباری یا سابقه خرید شما.
برخی از این حساب ها ممکن است هویت شما را فاش کنند، در حالی که برخی دیگر این کار را نمی کنند. با این حال، زمانی که شخصی جزئیات خاصی در مورد شما داشته باشد، استنتاج بقیه کار سختی نیست.
دانستن یک آدرس ایمیل یا یک نام کاربری می تواند برای مرتبط ساختن دو حساب با هم و فرض اینکه آنها یک شخص هستند کافی باشد. اگر بهطور خودکار در همان حسابها وارد شوید، کوکیها یا سابقه مرور وب شما (که اکنون برخی از مرورگرها میتوانند به صورت آنلاین همگامسازی کنند) میتوانند به سرعت هویت شما را جمع کنند. ممکن است تعجب کنید که چقدر آسان است بفهمید کی هستید و چه می کنید.
3. همه ما یک نمایه داده داریم
جزئیات در مورد ما به طور منظم خرید و فروش می شود. برای مثال، فیسبوک فقط از دادههایی که با استفاده از سرویسهایش از ما جمعآوری میکند یا آنچه با استفاده از کوکیها پیدا میکند برای ردیابی ما در سراسر وب استفاده نمیکند. به گفته Engadget، این شرکت همچنین اطلاعاتی در مورد عادات آفلاین ما خریداری می کند تا شکاف های موجود در مورد ما را پر کند.
وقتی شرکتها این همه اطلاعات را درباره ما جمعآوری میکنند، دیگر افراد مجبور نیستند. مجریان قانون، سازمان های اطلاعاتی، هکرها و سایرین همگی می توانند از طریق راه های مشروع یا نامشروع به این منابع مراجعه کنند تا اطلاعات بیشتری در مورد ما بیابند که آنها هرگز نمی توانند به تنهایی امیدوار باشند. مردم اکنون از استراتژی تجاری فیس بوک برای هدف قرار دادن رأی دهندگان و دستکاری انتخابات در سراسر جهان استفاده می کنند.
این مشکل به سرویس هایی با داده های عمومی، مانند فیس بوک و توییتر محدود نمی شود. آمازون، گوگل و دراپ باکس هر کدام جزئیات متفاوت اما بسیار صمیمی در مورد هر یک از ما ذخیره می کنند. شخصی که به این حسابها دسترسی دارد، میتواند بفهمد ما کجا زندگی میکنیم، کجا میرویم، چه کسی را دوست داریم، چه چیزی میخوریم، چیزهایی که میخریم و کارتهایی که استفاده میکنیم.
4. شرایط خدمات می تواند (و انجام) به میل تغییر کند
ما انتظار داریم افرادی که با آنها رو در رو در تعامل هستیم به قول خود پایبند باشند. ما این شرکتها را شخصاً نمیبینیم، بنابراین تنها چیزی که داریم شرایط خدمات آنهاست. و این شرکت ها حق تغییر این کلمات را در هر زمان برای خود محفوظ می دارند.
این در روابط شخصی ما درست نیست و در بیشتر امور قراردادی نیز قابل قبول نیست. اگر سند وام مسکن را امضا کنید، می دانید که چه چیزی به دست می آورید. هنگامی که ماشینی را اجاره می کنید، هزینه تعمیرات را پرداخت می کنید یا عکاس را استخدام می کنید، همین امر صادق است.
وقتی کامپیوترهایمان را بوت می کنیم، این انتظار از بین می رود. قراردادهای مجوز کاربر نهایی که با اکثر برنامه های کاربردی غیر رایگان ارائه می شود و شرایط خدمات مورد نیاز برای هر سرویس آنلاین ثابت نیستند. آنها می توانند به میل ارائه دهنده تغییر کنند. نویسندگان وب هر زمان که دراپ باکس یا گوگل تغییرات قابل توجهی در شرایط خدمات خود ایجاد می کنند خشمگین می شوند، اما وقتی شرکت ها می دانند که اکثریت قریب به اتفاق کاربرانشان به آن توجه نمی کنند، این تأثیر چندانی ندارد.
5. آینده نامشخص است
آیا از گوشی هوشمند خود به عنوان دوربین خود استفاده می کنید؟ آیا با استفاده از Google Photos از تصاویر خود به طور خودکار نسخه پشتیبان تهیه می کنید؟
گوگل با این داده ها چه می کند؟ گوگل با آن چه خواهد کرد؟ سال ها پیش، گوگل در درجه اول یک موتور جستجو بود که از داده های ما برای ارائه نتایج بهتر استفاده می کرد. سپس به ایمیل گسترش یافت، جایی که اکنون از داده های ما برای سازماندهی صندوق ورودی ما استفاده می کند و سعی می کند پاسخ های ما را پیش بینی کند.
با YouTube، Google از دادههای ما استفاده میکند تا ویدیوهایی را به ما نشان دهد که فکر میکند مایل به آنها هستیم. این فیلتر کردن میتواند آنچه را که در معرض آن قرار میگیریم محدود کند و ما را به سمت سوراخی از تماشای مواد هاردکور و جدید هدایت کند. این هم نحوه تجارت و هم روش انجام سیاست را تغییر داده است.
این شرکت می خواهد همه ما را داخل خودروهای بدون راننده بنشیند. بخش خودروهای خودران آن به یک شرکت تابعه جداگانه آلفابت معروف به Waymo تبدیل شد که یک سرویس تاکسی خودران را اداره می کند. اگرچه گوگل و Waymo از نظر فنی مجزا هستند، فناوری را به اشتراک می گذارند. برای مثال، میتوانید تاکسیهای Waymo را با استفاده از Google Maps پیدا و رزرو کنید.
گوگل با تمام اطلاعاتی که از دانستن سفرهای ما به دست می آورد چه خواهد کرد؟ Google با تجزیه و تحلیل این موضوع در کنار اطلاعاتی که در Google Drive ذخیره می کنیم یا با مقایسه آن با سابقه مرور ما در Google Chrome چه چیزی می تواند بیاموزد؟ و زمانی که تصمیم به گسترش در یک منطقه جدید بگیرد در آینده چه خواهد کرد؟
آیا می توانید انصراف دهید؟ متأسفانه، این همه یا هیچ است. وقتی گوگل داده های شما را در اختیار داشت، داده های شما را نیز در اختیار دارد.
6. ما فقط داده های خودمان را نمی دهیم
بچه داری؟ آیا آنها را با تلفن هوشمند خود دنبال می کنید و تک تک حرکت های آنها را می گیرید و ضبط می کنید؟ با قابلیت ارسال آسان عکس به اقوام، این کار سخت است. اما وقتی هر عکس به طور خودکار در سرورهای Google آپلود می شود، آن شرکت اکنون داده های فرزند شما را نیز در اختیار دارد. اسکن های تشخیص چهره را انجام داده است و الگوریتم های آن رابطه شما را با فرزندتان استنباط کرده است.
فرزند شما در حال حاضر آنلاین است، بدون رضایت یا از طریق هر اقدامی از خود، نمایه و تحت نظارت است. و ما فقط می توانیم تصور کنیم که چه محصولات، خدمات یا بدتر از آن اطلاعات می تواند برای 10، 20 یا 30 سال آینده استفاده شود.
این فقط مربوط به بچه ها نیست. شما حتی ممکن است در یک وب سایت حساب کاربری نداشته باشید، اما اگر دوستانتان این کار را انجام دهند و شما را در یک عکس تگ کنند، شرکت اکنون اطلاعاتی درباره شما دارد. شرکت دیگری ممکن است بعداً راهاندازی کند و یک سرویس تشخیص چهره بسازد که افراد را با اسکن هر عکسی که میتواند در وب پیدا کند، یاد میگیرد. چهره شما اکنون در آن پایگاه داده است، نه به دلیل اعمال شما، بلکه به دلیل اعمال شخص دیگری.
چه کاری می توانی انجام بدهی؟
شما کنترلی روی اینکه آیا دندانپزشک شما از سوابق آنلاین پشتیبان تهیه می کند یا اینکه دوستی عکس شما را در سرویسی که حتی از آن استفاده نمی کنید آپلود کند، ندارید. اما شما حق انتخاب دارید که آیا شخصاً از اکثر خدمات ابری استفاده می کنید یا خیر.
برای اینکه وضعیت واقعاً تغییر کند، این نیاز به تغییر درک عمومی دارد. اگر روشی را که شرکتها برای جمعآوری دادههای ما جمعآوری میکنند غیرقابل قبول تلقی نکنیم، آنها متوقف نمیشوند و دولتها نیز آنها را نمیسازند. در نهایت، استفاده نکردن از خدمات آنها (وقتی این یک گزینه است) واضح ترین سیگنالی است که می توانیم ارسال کنیم.