آیا در فکر ترک شغل خود برای تبدیل شدن به یک فریلنسر هستید؟ فریلنسینگ می تواند پر از مشکلات و خطرات باشد. در اینجا مواردی وجود دارد که باید بدانید.
اقتصاد گیگ در حال رشد است و فریلنسر بودن هرگز اینقدر محبوب نبوده است. مهم نیست کجا می روید، داستان هایی در مورد افرادی می شنوید که شغل روزانه خود را رها می کنند و حرفه خود را به دست خود می گیرند. این ممکن است شما را متعجب کند که آیا باید همین کار را انجام دهید.
از این گذشته، چه کسی نمی خواهد رئیس خودش باشد، برنامه ای انعطاف پذیر داشته باشد و از رفت و آمد در ترافیک هر روز هفته اجتناب کند؟ اما قبل از تغییر، این هشت خطر فریلنسری را در نظر بگیرید که اگر بخواهید تمام وقت آن را دنبال کنید، باید متحمل شوید. بیا یک نگاهی بیندازیم. ممکن است در نهایت نظر خود را تغییر دهید.
1. درآمد ناپایدار
بزرگترین چالشی که شما به عنوان یک فریلنسر با آن مواجه خواهید شد، داشتن درآمد ناپایدار است. این بزرگترین تفاوت بین استخدام و مشاغل آزاد است. در حالت اول، شما یک حقوق ثابت ماهانه دریافت می کنید. در دومی، بر اساس تعداد مشتریانی که دارید، پروژههایی که انجام میدهید و هزینهای که برای خدمات خود دریافت میکنید، دستمزد دریافت میکنید.
اگر قصد دارید یک فریلنسر شوید، باید ریسک و بی ثباتی مالی را تحمل کنید. حتی فریلنسرهای باتجربه که چندین سال در این تجارت بوده اند، گاهی اوقات از نظر مالی دچار مشکل می شوند.
برای کاهش این خطر، کار را با فریلنسینگ به عنوان یک کار جانبی شروع کنید. به این ترتیب، شما همچنان می توانید یک چک حقوق ثابت داشته باشید در حالی که به طور همزمان به دنبال مشاغل آزاد برای درآمد اضافی هستید. پس از مدتی، اگر دومی سودآورتر شد، می توانید تغییر را انجام دهید.
2. بار کاری ناسازگار
چیزی که تقریباً همه فریلنسرها از آن شکایت دارند، داشتن حجم کاری ناسازگار است. یک ماه، ممکن است خود را کاملاً غرق در کار کنید، و ماه بعد، ممکن است برای یافتن کار در تقلا باشید.
خوشبختانه این یک مشکل قابل حل است. ابزارهای مدیریت پروژه زیادی وجود دارد که می تواند به شما در سازماندهی وظایف و جلوگیری از اتلاف وقت برای به حداکثر رساندن بهره وری کمک کند. بسته به اهداف و سبک زندگی خود، می توانید بر این اساس برنامه زمانی ایجاد کنید.
همچنین میتوانید از مشتریانی که میخواهند پروژههایشان فوراً انجام شود، هزینه اضافی دریافت کنید، و تخفیفهای کوچکی را برای کسانی که میخواهند ضربالاجل را برای مطابقت با برنامههای شما دنبال کنند، ارائه دهید.
3. بدون مزایا
در حالی که یک کارفرما ممکن است انواع مزایا مانند مرخصی با حقوق، بیمه درمانی، برنامه های بازنشستگی و موارد دیگر را به شما بدهد، مشتری هرگز با چنین چیزهایی زحمت نخواهد کشید. چرا؟ زیرا رابطه آنها با شما محدود به نیازهای فعلی آنهاست.
هنگامی که این الزامات برآورده شد، علاقه آنها به شما منقضی می شود، و شما باید با این موضوع مشکلی نداشته باشید. این شما هستید که تصمیم می گیرید چند برگ و چه زمانی بردارید. همچنین باید برای بازنشستگی خود برنامه ریزی کنید، که با درآمد ناپایدار مشکل تر است.
4. صنعت بسیار رقابتی
پلتفرم هایی مانند Fiverr، Upwork و Freelancer، ملاقات و تجارت با هم را برای مشتریان و فریلنسرها بسیار آسان کرده اند. آنها مانند لینکدین اقتصاد گیگ هستند. با این حال، همانطور که آنها در کمک به شما برای یافتن کنسرت های پرسود مفید هستند، برجسته شدن شما را نیز دشوار می کنند.
به دلیل سیستم رتبه بندی این سایت ها، فریلنسرهای با تجربه مدام پروژه های جدید دریافت می کنند، در حالی که تازه کارها نادیده گرفته می شوند. این یک دلیل کلیدی است که چرا فریلنسرهای جدید نمی توانند مشتری پیدا کنند. اغلب اوقات، تنها راه برای یک مبتدی برای جذب مشتری این است که خدمات خود را با قیمتهای بسیار ارزان ارائه دهد، که یک مدل تجاری پایدار نیست.
5. انزوا و تنهایی
با گذشت زمان، انزوا ناشی از فریلنسر بودن می تواند واقعاً برای سلامت روان شما مضر باشد. شما به عنوان یک کارمند، روزانه با همکاران خود در مورد مسائل کاری و غیرمرتبط با کار صحبت می کنید که باعث می شود نیازهای اجتماعی شما برآورده شود.
اما به عنوان یک فریلنسر، احتمالاً بیشتر وقت شما صرف کار به تنهایی در خانه و بدون هیچ گونه ورودی خارجی می شود. برای حل این مشکل، میتوانید در پارکهای عمومی کار کنید، وارد برنامههای داوطلبانه شوید، با دیگر فریلنسرها ارتباط برقرار کنید یا به یک فضای کار مشترک بپیوندید.
6. افزایش مسئولیت
رئیس خود بودن احساس خوبی است، اما مجانی نیست. اگرچه از کنترل بیشتری بر روی زمان و درآمد خود لذت خواهید برد، اما باید مشتریان جدید پیدا کنید، قرارداد ببندید، ضرب الاجل های خود را تعیین کنید، بفهمید که چه چیزی باید هزینه کنید و خیلی چیزهای دیگر، همه به تنهایی.
شما همچنین باید یک نمونه کار بسازید، خود را بازاریابی کنید، با مشتریان مذاکره کنید، پروژه های خود را مدیریت کنید و در این مدت به ارتقای مهارت های خود ادامه دهید. اگر همه اینها برای شما بسیار استرس زا به نظر می رسد، نشانه این است که شما آماده نیستید یک فریلنسر باشید و برای یک شغل مناسب تر هستید.
7. سوخت به تعویق انداختن و بی تحرکی
از آنجایی که مجبور نیستید به یک مدیر گزارش دهید، فریلنسینگ میتواند به تعویق انداختن کارها و اجتناب از وظایف خود را بسیار آسان کند. دانلود برنامههای فهرست کارها میتواند کمک کند، اما صادقانه بگویم، آنها جایگزینی برای اخلاق و نظم کاری واقعی نیستند. شما باید به خودتان بیاموزید که چگونه بدون نیاز به نظارت خارجی متمرکز بمانید.
همچنین، از آنجایی که مجبور نیستید به محل کار بروید یا لباس بپوشید، فریلنسینگ می تواند شما را به یک سبک زندگی تنبل و بی تحرک سوق دهد. معمولاً فریلنسرها در رختخواب کار می کنند که ما آن را توصیه نمی کنیم. بهتر است دفتر خانه خود را راه اندازی کنید، بنابراین یک منطقه مشخص برای کار دارید.
8. عدم تطابق قیمت و مهارت
قیمت گذاری برای هر کسب و کاری دشوار است، از فریلنسرها گرفته تا فروشگاه های گوشه ای گرفته تا شرکت های چند ملیتی. و اگر قیمت های شما متناسب با سطح مهارت و تجربه شما نباشد، تبدیل مشتریان بسیار سخت تر خواهد بود.
در ابتدا، اولویت شما ایجاد یک نمونه کار قوی و دریافت نظرات مثبت مشتری است. میتوانید این کار را با تعیین موقت قیمتهای پایین انجام دهید تا مشتریان را جذب کنید و در آینده از آنها به عنوان مدرکی دال بر قابلیت اطمینان خود در تبدیل مشتریان پردرآمد استفاده کنید.
فریلنسینگ برای همه مناسب نیست
برای اکثر مردم، داشتن یک شغل با حقوق ثابت بسیار بهتر و کمتر از یک فریلنسر است. با این حال، اگر بتوانید با خطراتی که در بالا دیدیم مقابله کنید، فریلنسینگ میتواند سودآورتر، رضایتبخشتر، کمتر استرسزا و رهایی بخشتر باشد.
اما برای مقابله با این خطرات، باید برخی از مهارتها را بیاموزید که ممکن است بهعنوان کارمند از یادگیری آنها خسته نباشید، از جمله استدلال منطقی، حل مسئله، تفکر سریع، خودآموزی و غیره. هرچه مهارت بیشتری داشته باشید، فریلنسینگ آسان تر می شود.