آیا می خواهید بهره وری و رضایت شغلی خود را افزایش دهید؟ در اینجا مهارت های ضروری وجود دارد که برای داشتن یک زندگی کاری رضایت بخش تر باید یاد بگیرید.
هر شغلی مستلزم مجموعهای از مهارتهای منحصر به فرد است، اما مهارتهایی وجود دارد که هر حرفهای بدون توجه به رشتهای که در آن مشغول به کار است، باید آنها را داشته باشد. این راهنما هشت مهارت را بیان میکند که برای داشتن یک زندگی کاری پربارتر و رضایتبخشتر باید یاد بگیرید.
1. مدیریت زمان
نیازی نیست که ما به شما بگوییم که مدیریت زمان یک مهارت مهم است، اما شروع کردن با آن ممکن است سخت باشد زیرا همه رویکردهای متفاوتی را برای آن توصیه می کنند. در حالی که درست است که هیچ راه حل یکسانی برای بهتر شدن در مدیریت زمان وجود ندارد، اساسی ترین راه حل این است که به سادگی یک روال داشته باشید و یک برنامه زمان بندی ایجاد کنید.
این بدان معناست که به موقع به رختخواب بروید و از خواب بیدار شوید، از به تعویق انداختن کار خودداری کنید و کار خود را به موقع انجام دهید، زمان صرف شده در شبکه های اجتماعی را به حداقل برسانید و یک فضای اختصاصی در روز برای اوقات فراغت و استراحت داشته باشید. همچنین در صورت نیاز به کمک برای شروع، میتوانید از برنامههای تقویم برای مدیریت زمان استفاده کنید.
دلیل بزرگی که افراد در مدیریت زمان شکست می خورند این است که اهداف غیرواقعی تعیین می کنند. شما نیازی به بهینه سازی هر ساعت از روز خود ندارید و در صورت لزوم گاهی اوقات از برنامه خود منحرف شوید. تا زمانی که وقت آزاد بیشتری در اختیار دارید (که بعداً می توانید نحوه استفاده از آن را تصمیم بگیرید)، در مسیر درستی هستید.
2. مدیریت پول
در حالی که کسب درآمد بیشتر یک تلاش مادام العمر است، مدیریت پولی که در حال حاضر دارید می تواند شما را از نگرانی پیرامون وضعیت مالی خود رها کند. سه عنصر اساسی مدیریت پول عبارتند از ردیابی درآمد و هزینه های شما، تهیه بودجه و تعادل مجدد مخارج شما.
این به شما کمک می کند تا نظم بیشتری داشته باشید، از خریدهای ناگهانی خودداری کنید و برای اهداف مالی مانند پرداخت بدهی، ساختن صندوق اضطراری، خرید خودرو یا پس انداز برای بازنشستگی برنامه ریزی کنید. وقتی استرس کمتری داشته باشید و کنترل بیشتری روی امور مالی خود داشته باشید، متوجه خواهید شد که همه چیز به درستی پیش می رود.
3. مدیریت پروژه
مدیریت پروژه مستلزم مدیریت کلی سه چیز است: زمان، پول و افراد. اگرچه لازم نیست همه افراد در یک ظرفیت حرفه ای این مهارت را داشته باشند، اما قطعاً باید بدانید که چگونه وظایف خود را بدون نظارت خارجی و هزینه های بیش از حد انجام دهید.
یادگیری مدیریت پروژه مخصوصاً برای افراد خوداشتغال و فریلنسرهایی که مجبورند پروژه های خود را خودشان سازماندهی کنند بسیار مهم است. بدون این مهارت، ممکن است بین کار ناکافی و کار زیاد در نوسان باشید.
برای کارهای سادهتر، داشتن یک چک لیست کافی است، اما برای کارهای پیچیدهتر و جریانهای کاری سختتر، این ابزارهای مدیریت پروژه میتوانند منبع خوبی باشند.
4. مذاکره و متقاعدسازی
موارد زیادی در زندگی کاری شما وجود دارد که مجبور به مذاکره و متقاعد کردن افراد شوید، مانند مصاحبه شغلی، درخواست افزایش حقوق، بستن قرارداد با مشتری، برخورد با مشتریان عصبانی و موارد دیگر.
اگر ندانید چگونه مذاکره کنید، در معرض خطر استثمار قرار می گیرید. خوشبختانه، مذاکره مهارتی است که می توان آن را مانند هر مهارت دیگری آموخت. در آن، انتظارات طرف مقابل را درک میکنید، با انتظارات خود ارتباط برقرار میکنید و سپس برای رسیدن به توافق، همخوانی بین این دو پیدا میکنید.
به عنوان مثال، فرض کنید کارفرمای شما از شما می خواهد که اضافه کاری کار کنید، اما حاضر نیست هزینه آن را بپردازد، زیرا شرکت از نظر مالی دچار مشکل است. در این صورت، می توانید با درخواست کار از راه دور، مرخصی با حقوق اضافی یا بازپرداخت هزینه های رفت و آمد به توافق برسید.
5. ارتباطات و دفاع از خود
اگر شما هم مانند اکثر مردم هستید و پاسخ دادن به سوالات مصاحبه شغلی مانند “چیزی در مورد خودت به من بگو”، “چرا باید شما را استخدام کنیم؟” دشوار است. یا «چرا میخواهی برای ما کار کنی؟»، این نشانه واضحی است که باید مهارتهای ارتباط و حمایت از خود را بیاموزی.
اولی روابط را ایجاد می کند، الهام بخش همکاری است و نیاز به گوش دادن فعال دارد. دومی به شما دیده شدن می دهد، شایستگی شما را نشان می دهد و وسیله ای برای اثبات ارزش شماست. به زبان ساده، ارتباط به معنای توجه است و حمایت از خود یعنی جلب توجه.
دفاع از خود را با خودشیفتگی اشتباه نگیرید. یکی یک مهارت است، در حالی که دیگری یک اختلال شخصیت است. حمایت از خود به شما کمک می کند آنچه را که شما را مطلوب می کند برجسته کنید، درخواست کمک کنید و علایق خود را دنبال کنید.
6. استدلال منطقی
استدلال منطقی به شما کمک می کند تا خود و ایده های خود را توجیه کنید. به عنوان مثال، وقتی از رئیس خود درخواست افزایش حقوق می کنید، برای آماده سازی استدلال خود و ارائه دلایل معتبر برای اینکه چرا مستحق افزایش حقوق هستید، به استدلال منطقی نیاز دارید.
هنگام نمایش یک محصول جدید، به آن نیاز دارید تا توضیح دهد که چرا ارزش سرمایه گذاری روی آن را دارد. هنگام طراحی یک کمپین بازاریابی، باید توضیح دهد که چرا رویکرد شما بهتر از دیگران است. همچنین برای حل تعارضات محل کار به آن نیاز دارید.
به نوعی، استدلال منطقی پیش نیاز ارتباط و مذاکره است و عدم استدلال با دیگران را می توان به عنوان نشانه ای از بی کفایتی یا عدم صداقت تلقی کرد. همچنین یکی از مهم ترین مهارت ها برای فریلنسرها و افراد خوداشتغال است.
7. سخنرانی عمومی
ترس از سخنرانی در جمع، یا glossophobia، بسیار رایج است – و قابل درک است. ممکن است در مورد اینکه دیگران چگونه شما را درک می کنند، چگونه ممکن است به صحبت های شما واکنش نشان دهند و آنچه ممکن است در مورد شما پشت سرتان بگویند، نگران باشید.
همه اینها نگرانیهای معتبری هستند، و با این حال، صحبت کردن در جمع یکی از مهمترین مهارتها برای ایجاد اعتماد به نفس است. اکنون، میتوانیم ادامه دهیم و نکاتی را برای غلبه بر ترس شما از سخنرانی در جمع فهرست کنیم، اما بسیاری از آنها را میتوان در این موارد خلاصه کرد. یک تغییر ساده و ساده در طرز فکر: این به شما مربوط نیست.
هنگام صحبت علنی، هدف شما این است که دستور کار خود سخنرانی را برآورده کنید، نه اینکه اعتبار جمعیت را به دست آورید. به عبارت دیگر، یاد بگیرید به جای برآورده کردن انتظارات دیگران، خود را کنار بگذارید و تمرکز کنید. همین استراتژی در هنگام مصاحبه شغلی اعمال می شود.
8. درون نگری
درون نگری یا خود تحلیلی بخش اصلی هوش هیجانی شماست. این توانایی “نگاه کردن به درون” و ارزیابی افکار و احساسات شما است. این همان چیزی است که برای درک اولویت های خود، به وضوح در مورد نقاط قوت و ضعف خود و ساختن یک هویت منحصر به فرد نیاز دارید.
در بازاری مملو از سایر کاندیداهایی که به همان اندازه واجد شرایط هستند، درون نگری چیزی است که به شما کمک می کند آنچه را که شما را از دیگران متمایز می کند پیدا کنید. وقتی یک مصاحبهکننده از شما سؤالات پیچیدهای مانند «چیزی به من بگویید که در رزومهتان نیست» میپرسد، همین مهارت است که به شما کمک میکند به آنها پاسخ دهید.
این مهارت ها را برای زندگی کاری بهتر بیاموزید
در حالی که داشتن مهارتها و صلاحیتهای فنی مرتبط در واقع ضروری است، مهارتهای گستردهتر فوق چیزی است که شما را از بقیه جدا میکند. ابزارها و برنامههای زیادی وجود دارند که میتوانند به شما در یادگیری این مهارتها کمک کنند، بنابراین دلیلی برای منتظر ماندن وجود ندارد.