در میان هرج و مرج ناشی از تصاویر دیپ فیک، اکنون باید با تهدید موسیقی دیپ فیک نیز مقابله کنیم.
آهنگهای جدید هنرمندان مشهور در شبکههای اجتماعی در فضای مجازی پخش میشوند، که معمولاً مشکلی نیست، مگر زمانی که صدای شبیهسازی شده باشد. در حالی که یکی از آخرین رسانه هایی بود که ماندگار شد، موسیقی دیپ فیک اکنون یک واقعیت است.
این با آموزش یک مدل هوش مصنوعی بر روی صدای خواننده کار می کند و نتایج همیشه بد نیست. خلاقیت واقعی زیادی برای ایجاد آهنگ های دیپ فیک وجود دارد، اما مشکل فقط در خروجی نیست. در بسیاری از موارد، مجوز داده نمیشود، و سؤال در مورد اینکه چه کسی حقوق میگیرد و اخلاقی است یا خیر، تنها بخشی از مشکلات موسیقی دیپفیک است.
1. مجموعه داده های غیرمجاز
اگر میخواهید یک آهنگ دیپفیک از یک هنرمند مشهور ایجاد کنید، باید فایلهای صوتی صدای آواز او را در یک مجموعه داده جمعآوری کنید. دقیقاً مانند هر داده ای که به شخصی تعلق دارد، احتمالاً باید برای استفاده از آن مجوز از او دریافت کنید، اما یک آهنگ دیپ فیک می تواند با استفاده از مجموعه داده های غیرمجاز، آن را به یک پلتفرم موسیقی بزرگ مانند YouTube، Spotify یا TikTok برساند.
این اتفاق برای هنرمندان Drake و The Weeknd زمانی افتاد که کاربری به نام Ghostwriter “Heart on My Sleeve” را ساخت. این آهنگ موفق صداهای هنرمندان را که با هوش مصنوعی ترکیب شده بودند، همراه با اشعاری درباره دوست دختر سابق The Weeknd داشت.
این آهنگ واقعاً مورد علاقه طرفداران قرار گرفت و Ghostwriter به دلیل استفاده خلاقانه از آوازهای دیپفیک تحسین شد، اما همانطور که سیاتل تایمز گزارش داد، همه آن را اینطور ندیدند. سخنگوی گروه موسیقی یونیورسال، لیبل اصلی هر دو هنرمند، میپرسد:
طرفهای ذینفع در اکوسیستم موسیقی میخواهند در کدام سمت تاریخ باشند: طرف هنرمندان، طرفداران و بیان خلاق انسان، یا طرف تقلبها، تقلبها و محروم کردن هنرمندان از پرداخت غرامتشان؟
2. قانون کپی رایت منسوخ شده
اگر هنرمندی هستید که نمیخواهید صدای شما شبیهسازی شود، قانون کپی رایت ممکن است نتواند به شما کمک کند. از آنجایی که قوانین کپی رایت ما در زمانی نوشته شده بود که این نوع فناوری هوش مصنوعی وجود نداشت، جای تعجب نیست که قوانین همچنان در تلاش برای جبران هستند.
نزدیکترین پرونده حقوقی “سرقت صدا” در ایالات متحده به دهه 1990 باز می گردد. همانطور که توسط لس آنجلس تایمز گزارش شده است، خواننده تام ویتس 2.475 میلیون دلار از شرکت Frito-Lay، غول قدرتمند تولید تراشه های Doritos، Cheetos، Cracker Jack’s و غیره دریافت کرد.
در این تبلیغ از صدای شخصی استفاده شده بود که به اندازه کافی به تام ویتس نزدیک بود که مردم باور کنند هنرمند واقعی پشت این کمپین تبلیغاتی بوده است. همین امر را می توان در مورد آهنگ های دیپ فیک که در حال حاضر در حال پخش است، گفت، اما موسیقی هوش مصنوعی هنوز در یک نبرد قانونی آزمایش نشده است.
همانطور که منتظر به روز رسانی سیستم حقوقی هستیم، شایان ذکر است که همه با شبیه سازی صدای خود مشکلی ندارند، مثلاً هالی هرندون را در نظر بگیرید. در مواجهه با جزر و مد پیش رو از برنامه های موسیقی هوش مصنوعی، او تصمیم گرفت تا دوقلوی آواز خود به نام هالی+ را در کنار سیستمی که به او دستمزد منصفانه می داد، مجوز دهد.
از هر طرف که بگیری، مشکل به قوت خود باقی است. قانون کپی رایت خاصی وجود ندارد که بگوید باید قبل از استفاده از صدای هنرمند از او اجازه بگیرید. تا آن زمان، هنرمندان ممکن است خود را در غرب وحشی فناوری هوش مصنوعی بیابند، بدون هیچ قانونی که آنها را راهنمایی کند.
3. چه کسی حقوق می گیرد؟
آیا کسب درآمد از موسیقی با استفاده از صدای کسی مشکلی ندارد؟ این یک سوال خاردار است که ممکن است به مشکل بزرگتری تبدیل شود زیرا موسیقی های دیپ فیک بیشتری در پلتفرم های استریم منتشر می شود و در پلتفرم های رسانه های اجتماعی کسب درآمد می شود.
همانطور که همه می دانیم، خواندن کاور یک آهنگ معروف و ارسال آن در یوتیوب یا اسپاتیفای اشکالی ندارد و در این صورت مواردی مانند متن، ساختار آهنگ، ملودی، ریتم و غیره کپی می شوند. اما شبیهسازیهای صوتی کاملاً متفاوت هستند و موسیقی دیپفیک دقیقاً بر روی یک آهنگ موجود نیست، بلکه یک آهنگ کاملاً جدید را با استفاده از صدای شخص دیگری ایجاد میکند.
به عبارت دیگر، اگر ابزارهای هوش مصنوعی و مجموعه داده های غیرمجاز نبود، کلون های صوتی وجود نداشتند. هنرمندان تمام عمر خود را صرف تقویت صدایی که با آن متولد شده اند می کنند و صدایی منحصر به فرد می سازند. دزدیدن صدای کسی و کسب درآمد از آن ممکن است یک قدم خیلی دور باشد.
4. ژانر منطقه خاکستری
برای پیچیده تر کردن همه چیز، برخی از مردم ممکن است موسیقی دیپ فیک را کاملاً بد نبینند. برخلاف تصاویر یا ویدیوهای دیپ فیک که ممکن است قبل از اینکه روی گوشی خود بچرخید، برای مدت کوتاهی به آن ها بخندید، موسیقی دیپ فیک به سمت یک ژانر خاص خود می رود.
برخی از مردم آن را با ایده نویسندگی فن تخیلی مقایسه می کنند، روشی سرگرم کننده و خلاقانه برای ادای احترام به یک هنرمند. این دیدگاه مثبت تری است که رد کردن موسیقی دیپ فیک را به عنوان یک تابو دشوار می کند. کافی است نگاهی به رویکرد هالی هرندون برای شبیه سازی صدای هوش مصنوعی در ویدیوی زیر بیندازید.
اگرچه همه موافق نیستند که این نوع موسیقی باید مجاز باشد. همانطور که فایننشال تایمز می نویسد، شرکت بزرگ موسیقی، گروه موسیقی یونیورسال، قصد داشت آهنگ های با کیفیت پایین تر را از پلتفرم های استریم حذف کند، از جمله آنهایی که توسط هوش مصنوعی ایجاد شده اند. در نهایت، پلتفرمهای استریم مانند Spotify، Apple Music یا Tidal باید تصمیم بگیرند که آیا این سبک موسیقی روی پلتفرم خود مجاز است یا خیر.
موسیقی دیپفیک بحثهای مشابهی را برانگیخته است که در حال حاضر در دنیای هنر اتفاق افتاده است: آیا هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی باید هنر تلقی شود؟ فقط در حال حاضر، ما موسیقی هوش مصنوعی را زیر سوال می بریم.
5. نگرانی های اخلاقی پیرامون نژاد و هویت
عصر موسیقی دیپ فیک با تعداد زیادی موسیقی که شبیه موسیقی رپ است آغاز شده است. با توجه به اینکه ریشه های تاریخی این ژانر به جوانان آفریقایی آمریکایی که در اوایل دهه 1970 در برانکس، شهر نیویورک بزرگ شده بودند، بازمی گردد، برخی از مردم نگران نژاد و هویت در موسیقی هوش مصنوعی هستند.
نویسنده لورن شانل، یکی از افرادی است که موسیقی دیپ فیک را یک مشکل جدی می داند. همانطور که در مقاله ای توسط نیویورک تایمز نقل شده است، آنها توضیح می دهند:
این راه دیگری برای افرادی است که سیاهپوست نیستند که لباس یک سیاهپوست را بپوشند – دستهایشان را روی کانیه یا دریک بگذارند و او را عروسک کنند – و این برای من نگرانکننده است. این فقط نمونه دیگری از صف طولانی مردمی است که آنچه را که برای خلق نوع هنری لازم است را دست کم می گیرند که از نظر تاریخی سیاه پوستان می سازند.
این اولین بار نیست که موسیقی ایجاد شده با ابزارهای هوش مصنوعی اخلاقی نیست. همانطور که در مجله رولینگ استون گزارش شده است، یک خواننده رپ آواتار مجازی به نام FN Meka با یک لیبل قرارداد امضا کرد، سپس وقتی گروه حقوق مدنی آنلاین Industry Blackout نوشت که این پروژه “کلیشه های فاحش” در مورد فرهنگ Back را تداوم می بخشد، به سرعت کنار رفت.
در هر صورت، موسیقی دیپفیک به ما یادآوری میکند که ابزارهای هوش مصنوعی را نمیتوان از تاریخچه ساخت موسیقی جدا کرد و نادیده گرفتن آن به خطرات دیپفیکهای هوش مصنوعی میافزاید.
6. آسیب رساندن به هنرمندان
چیزی که نباید نادیده گرفته شود تاثیر احساسی یک آهنگ دیپ فیک است که می تواند بر هنرمند بگذارد، به خصوص زمانی که یک صداپیشه می تواند در مورد موقعیت هایی بخواند که هرگز اتفاق نیفتاده است، احساساتی را بیان کند که متعلق به خودش نیست، و وانمود کند که به چیزهایی که او اهمیت می دهد. ممکن نیست.
در مورد آهنگ جعلی Drake ft. The Weeknd، اشعار شامل خطوطی در مورد سلنا گومز بود که با The Weeknd قرار داشت. با استفاده از ترکیبی از حقایق زندگی واقعی و اشعار ساخته شده، این تحریف عجیبی از واقعیت بود که می توانست برای هنرمندی که از طریق تجربه واقعی زندگی می کرد مضر باشد.
به طور مشابه، تولید اشعار تولید شده توسط هوش مصنوعی “به سبک” فردی مشهور با استفاده از تولید کننده متن AI باعث ناامیدی برخی از هنرمندان نسبت به استفاده از فناوری هوش مصنوعی شده است. همانطور که نیک کیو می گوید، “در این مثال، آنچه ChatGPT است، تکرار به عنوان یک اهانت است.”
موسیقی Deepfake قادر است کلماتی را در دهان هنرمند قرار دهد که هرگز آنها را به زبان نیاورده یا در این مورد خوانده اند. در سطح شخصی، این میتواند برای هنرمندی که کنترل کمی بر حذف محتوا دارد، بدون اینکه به دادگاه کشانده شود، آسیبرسان باشد.
آماده سازی برای تغییرات در صنعت موسیقی
به لطف دسترسی رو به رشد به ابزارهای هوش مصنوعی، موسیقی به ویژه از طریق کلون های صوتی وارد دنیای دیپ فیک شده است. تشخیص تفاوت بین صدای هوش مصنوعی و صدای انسان فقط با گوش دادن بسیار دشوار است، بنابراین دسترسی یک آهنگ دیپ فیک قبل از حذف شدن به پلتفرمهای پخش آسان میشود.
از یک طرف، طرفداران ممکن است از موسیقی دیپ فیک لذت ببرند و یک ژانر معتبر ظاهر شود که از صداهای معروف برای ایجاد موسیقی جدید و جالب استفاده کند. اما همه هنرمندان موافق شبیه سازی صدایشان نیستند و هیچ قانونی وجود ندارد که افراد را از ایجاد مجموعه داده های غیرمجاز باز دارد.
جلب رضایت، پرداخت غرامت به هنرمندان و بررسی دغدغه های اخلاقی تنها چند مشکلی است که هنرمندان و صنعت موسیقی با آن مواجه هستند. با توسعه سریع فناوری هوش مصنوعی، ارزش آن را دارد که در مورد مسائلی که ایجاد کرده اند، مکث کنیم.