خبر و ترفند روز

خبر و ترفند های روز را اینجا بخوانید!

تقسیم بندی شبکه در مقابل شبکه فرعی: تفاوت چیست؟

این دو اصطلاح شبکه اغلب با هم اشتباه گرفته می شوند، اما اهداف متفاوتی دارند.

در طول چند دهه گذشته، مفهوم شبکه کامپیوتری به طور چشمگیری تکامل یافته است. امروزه اینترنت یک شبکه غول پیکر است که افراد و دستگاه ها را به هم متصل می کند و محتوا را در عرض چند ثانیه ارائه می کند.

با این حال، سازمان‌هایی که شبکه‌های بسته دارند، باید شبکه‌ها را به درستی مدیریت کنند تا از ازدحام جلوگیری کنند. برای انجام این کار، کسب و کارها اغلب به تکنیک هایی مانند تقسیم بندی شبکه یا زیر شبکه تکیه می کنند.

در حالی که به نظر شبیه هستند، در واقع کاملاً متفاوت هستند. بنابراین، تفاوت بین بخش بندی شبکه و زیرشبکه شبکه چیست؟

تقسیم بندی شبکه چیست؟

تصویر سیم های نوری را نشان می دهد

تقسیم بندی شبکه نحوه تقسیم یک شبکه کامپیوتری بزرگتر به شبکه های کوچکتر است. این امر مدیریت جریان ترافیک و اجرای سیاست‌ها را برای هر شبکه کوچک‌تر به جای نظارت بر شبکه بزرگ‌تر برای مدیران شبکه آسان می‌کند.

بخش بندی شبکه اغلب به عنوان ابزاری توسط مهندسان و پرسنل شبکه برای بهبود امنیت و کاهش خطر دسترسی غیرمجاز در شبکه استفاده می شود.

مدیریت شبکه های بزرگتر مشکل است و تیم های مدیریت شبکه را تحت فشار قرار می دهد. تجزیه یک شبکه بزرگتر به واحدهای کوچکتر به تیم های امنیتی این امکان را می دهد که کنترل های امنیتی منحصر به فردی را که برای محافظت از هر زیرشبکه طراحی شده است، ارائه دهند. این امر امنیت را افزایش می دهد و همچنین در برابر تراکم ترافیک محافظت می کند و در نهایت نظارت را بهبود می بخشد و عملکرد شبکه را به طور کلی افزایش می دهد.

تقسیم بندی منطقی

یکی از راه های تقسیم بندی شبکه استفاده از تقسیم بندی منطقی است. این روش به شرکت ها اجازه می دهد تا بخش هایی از یک شبکه بزرگتر را با استفاده از شبکه های محلی منطقه مجازی یا از طریق طرح آدرس دهی شبکه ایجاد کنند.

این روش به یک رویکرد برچسب گذاری نیاز دارد که مستقیماً ترافیک را بر اساس آرگومان های منطقی به بخش های خاص هدایت می کند.

مطلب مرتبط:   چگونه سرعت دانلود آهسته PS4 را افزایش دهیم

تقسیم بندی فیزیکی

بخش‌بندی فیزیکی بسیار ساده‌تر است، زیرا شرکت‌ها را ملزم می‌کند از فایروال فیزیکی برای کنترل جریان ورودی و خروجی ترافیک استفاده کنند. از آنجایی که توپولوژی شبکه هرگز تغییر نمی کند، این نوع تقسیم بندی ساده ترین راه برای مدیریت است.

کاربردهای تقسیم بندی شبکه

راه های مختلفی وجود دارد که سازمان ها از تقسیم بندی شبکه برای بهبود امنیت و افزایش عملکرد شبکه استفاده می کنند. در اینجا برخی از محبوب ترین آنها آورده شده است.

ایجاد یک شبکه بی سیم مهمان

شرکت‌ها اغلب از بخش‌بندی شبکه برای ایجاد شبکه‌های مهمان استفاده می‌کنند و به پیمانکاران، بازدیدکنندگان و هرکس دیگری که بخشی از شرکت نیست اجازه می‌دهد بدون هیچ خطر امنیتی به شبکه آنها دسترسی داشته باشند. آنها اعتبار مهمان را ارائه می دهند که افراد می توانند از آنها برای دسترسی به یک شبکه تقسیم بندی شده استفاده کنند و به شرکت اجازه می دهد استفاده از آنها را نظارت کند یا کنترل های امنیتی منحصر به فردی را برای شبکه ایجاد کند.

تقویت امنیت ابری

شرکت‌هایی که زیرساخت‌های ابری مانند AWS، Azure یا Google Cloud را ارائه می‌دهند، اغلب اقداماتی را برای محافظت از محیط‌های ابری خود انجام می‌دهند. با این حال، مسئولیت اطمینان از امنیت محتوایی که در فضای ابری میزبانی می کند، بر عهده مشتری است.

اساساً، شرکت‌ها باید هر گونه محتوای مشتری را که در بالای زیرساخت ابری ارائه می‌شود، ایمن کنند. به عنوان مثال، اگر یک برنامه وب ایجاد کرده اید که از طریق مدل اشتراک ارائه می کنید، باید مطمئن شوید که آن را از محیط ابری ترکیبی خود جدا کرده اید.

با تقسیم بندی شبکه خود، می توانید از دسترسی کاربران عمومی به زیرساخت یا پشته فناوری ایجاد شده برای پلت فرم خود جلوگیری کنید.

مزایای تقسیم بندی شبکه

یکی از دلایل اصلی اهمیت تقسیم بندی شبکه این است که به طور فعال به محافظت از شبکه در برابر تهدیدات کمک می کند. روش های امنیتی واکنشی اغلب گران هستند و منجر به از دست دادن داده های عمده می شوند.

مطلب مرتبط:   5 خودروی الکتریکی که باید در سال 2022 مراقب آنها باشید

با تمرکز بر روشی فعال مانند تقسیم‌بندی شبکه، سازمان‌ها می‌توانند از خود در برابر خطرات و آسیب‌پذیری‌های عمده محافظت کنند و تداوم کسب‌وکار را تضمین کنند. تقسیم‌بندی شبکه به جداسازی ترافیک بین بخش‌ها کمک می‌کند و به نوبه خود امکان نظارت بهتر و دقیق‌تر شبکه را فراهم می‌کند و در عین حال به طور بالقوه عملکرد کلی شبکه را افزایش می‌دهد.

Subnetting چیست؟

تصویری که پشت یک سوئیچ اترنت را نشان می دهد

در حالی که تقسیم‌بندی شبکه یک اقدام امنیتی است که برای محافظت از شبکه در برابر تهدیدات ورودی طراحی شده است، زیر شبکه معمولاً برای کارآمدتر کردن شبکه‌ها استفاده می‌شود. همانطور که شبکه رشد می کند و پیچیده تر می شود، مهندسان باید به دنبال مسیرهای ترافیکی کارآمدتر برای جلوگیری از گلوگاه باشند.

زیرشبکه یک شبکه مستقل در یک شبکه TCP/IP معمولی است. با ایجاد شبکه‌های فرعی، شرکت‌ها می‌توانند تعداد مسیریاب‌هایی را که ترافیک باید قبل از رسیدن به مقصد از آنها عبور کند، کاهش دهند. اساساً، مهندسان شبکه با یافتن کوتاه‌ترین مسیر بین دو نقطه، می‌توانند جریان ترافیک را سریع‌تر کنند.

زیر شبکه با استفاده از آدرس IP رایانه انجام می شود. آدرس های IP به مهندسان کامپیوتر امکان می دهد از تعداد کل گره های متصل به یک شبکه مطلع شوند. به طور کلی، صدها دستگاه می تواند در یک شبکه متصل باشد. هر کدام یک آدرس IP دارد، یک آدرس عمومی یا خصوصی، که جریان ترافیک را تعیین می کند.

با زیرشبکه سازی، مهندسان می توانند استفاده از آدرس IP را تنها به تعداد محدودی از دستگاه ها محدود کنند. به این ترتیب، داده‌ها می‌توانند از یک دستگاه به دستگاه دیگر منتقل شوند، بدون اینکه از طریق دستگاه‌ها یا روترهای دیگر مسیریابی شوند، بنابراین زمان لازم برای برقراری ارتباط دو دستگاه با یکدیگر کاهش می‌یابد.

برای انجام این کار، هر دسته آدرس IP باید به یک زیر شبکه مربوط باشد. ماسک زیر شبکه در شبکه های داخلی برای تعیین بخش هایی از یک آدرس IP و اینکه آیا آنها مربوط به میزبان یا خود شبکه هستند استفاده می شود.

مطلب مرتبط:   نحوه راه اندازی و استفاده از کیف پول Exodus Web3

کاربردهای زیر شبکه

زیرشبکه بیشتر در شبکه های بزرگتر و پیچیده استفاده می شود. مهندسان شبکه اغلب شبکه ها را به زیرشبکه های کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم می کنند تا امنیت را بهبود بخشند و امکان کنترل مدیریت بهتر را فراهم کنند.

مهندسان شبکه به دقت گلوگاه های درون شبکه را زیر نظر دارند و مناطقی را که برای بهبود وجود دارد شناسایی می کنند. از طریق زیرشبکه IP، آنها نه تنها می توانند عملکرد کلی شبکه را کنترل کنند، بلکه می توانند رشد آن را نیز مدیریت کنند.

مزایای زیر شبکه

زیرشبکه مزایای متعددی را ارائه می دهد که در زیر مشخص شده است.

عملکرد شبکه را بهبود می بخشد

از آنجایی که بسته های پخش از هر دستگاه تا رسیدن به مقصد نیازی به لمس هر دستگاه در شبکه ندارند، شبکه کارآمدتر می شود و عملکرد آن به طور چشمگیری بهبود می یابد. زیرشبکه به بهبود جریان ترافیک کمک می‌کند و تضمین می‌کند که دستگاه‌های درون کلاس‌های IP خاص می‌توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و در نتیجه عملکرد سریع‌تری داشته باشند.

کاهش فشار و ازدحام شبکه

مهمتر از آن، زیرشبکه تضمین می‌کند که دستگاه‌های درون هر زیرشبکه در داخل باقی می‌مانند، بنابراین بار غیرضروری شبکه را کاهش می‌دهد و ترافیک را به طور مؤثرتری مسیریابی می‌کند. بدون زیرشبکه، هر کامپیوتر موجود در شبکه می‌تواند بسته‌های پخش شده در شبکه را مشاهده کند که باعث ازدحام بیشتر می‌شود.

زیرشبکه IP و تقسیم بندی شبکه هر دو امنیت شبکه را بهبود می بخشند

در حالی که این دو ذاتا متفاوت هستند، هر دو زیرشبکه IP و تقسیم بندی شبکه می توانند به سازمان ها در بهبود امنیت شبکه کمک کنند. تهدیدات سایبری یک نگرانی در حال افزایش است و برای شرکت‌ها مهم است که اقدامات مناسبی را برای محافظت از شبکه‌های خود، نه تنها در برابر عوامل مخرب، بلکه در برابر تهدیدات داخلی انجام دهند.