من به کار بر روی یک راهاندازی چند مانیتور از یک دستگاه فوق عریض روی آوردم، و اگر فرصتی برای انجام مجدد تنظیماتم داشته باشم، همچنان انتخاب میکنم که از چند مانیتور استفاده کنم. در اینجا چند دلیل وجود دارد که ممکن است بخواهید از یک مانیتور اولتراواید به یک تنظیم چند مانیتور تغییر دهید.
من به کار بر روی یک راهاندازی چند مانیتور از یک دستگاه فوق عریض روی آوردم، و اگر فرصتی برای انجام مجدد تنظیماتم داشته باشم، همچنان انتخاب میکنم که از چند مانیتور استفاده کنم. در اینجا چند دلیل وجود دارد که ممکن است بخواهید از یک مانیتور اولتراواید به یک تنظیم چند مانیتور تغییر دهید.
چندوظیفه ای طبیعی تر است
یکی از بزرگترین دلایلی که من تغییر دادم این است که چندوظیفه بودن در تنظیم دو مانیتور چقدر است. با یک فوق عریض، میتوانستم چندین پنجره را کنار هم باز کنم، اما اغلب متوجه میشدم که دائماً آنها را تغییر اندازه میدهم و آنها را طوری تنظیم میکنم که کاملاً جا بیفتند.
با دو مانیتور مجزا، می توانم هر صفحه را به طور کامل به وظایف خاصی اختصاص دهم. به عنوان یک برنامه نویس، می توانم از یک مانیتور برای ویرایشگر کدم، دیگری برای اجرای و تست کد و از سومی برای مستندسازی و مرجع استفاده کنم. نکته جالب در مورد تنظیمات چند مانیتور این است که رایانه شما تشخیص می دهد که آخرین بار از کدام مانیتور از برنامه استفاده کرده اید. این به شما امکان می دهد بدون کشیدن دستی و قرار دادن پنجره برنامه، برنامه را مستقیماً روی مانیتور دلخواه خود باز کنید.
در حالی که ابزارهایی مانند Windows Power Toys بهره وری را افزایش می دهند، انجام چند کار در دو یا سه نمایشگر کوچکتر چیزی نیست که نرم افزار نتواند به طور کامل از آن تقلید کند. دسته بندی ذهنی و تمرکز بر روی وظایف مختلف با چندین مانیتور ساده تر است (حداقل برای من) تا با یک نمایشگر فوق عریض. البته، برای قدردانی از راه اندازی چند مانیتور، باید خودتان این را تجربه کنید.
سازگاری بهتر با برنامه ها و بازی ها
نمایشگرهای Ultrawide یک تجربه سینمایی برای بازی و سرگرمی ارائه می دهند، اما هنوز محدودیت هایی در مورد سازگاری وجود دارد. همه برنامهها یا بازیها از وضوح فوقالعاده پشتیبانی نمیکنند، که منجر به نوارهای مشکی آزاردهنده در طرفین یا تصاویری کشیده میشود. متوجه شدم که بسیاری از بازی های قدیمی و حتی برخی از بازی های مدرن هنوز به طور کامل از فرمت های فوق عریض پشتیبانی نمی کنند.
از سوی دیگر، مانیتورهای دوگانه به من این آزادی را می دهند که برنامه های تمام صفحه را روی یک مانیتور اجرا کنم در حالی که از مانیتور دوم برای کارهای دیگر استفاده می کنم. من می توانم روی یک صفحه بازی کنم و پنجره چت، مرورگر وب یا حتی ابزارهای پخش را در صفحه دوم باز نگه دارم. باز هم، باز کردن چندین پنجره در یک مانیتور فوق عریض از طریق نرم افزار امکان پذیر است، اما واقعاً به خوبی تنظیمات چند مانیتور نیست.
جایگزینی ارزان تر و ارتقاء آسان تر
قیمت یکی دیگر از عوامل تعیین کننده برای من بود. مانیتورهای فوق عریض، به ویژه مدلهای منحنی بزرگتر، دارای برچسبهای قیمت بالایی هستند. جایگزینی یا ارتقاء آن ممکن است گران باشد. در مقایسه، تنظیمات چند مانیتور رویکردی مقرون به صرفه تر ارائه می دهند. شما می توانید مانیتورهای مختلف را با توجه به بودجه خود ترکیب و مطابقت دهید.
به عنوان مثال، اگر کارهایی دارید که به یک مانیتور دقیق رنگ نیاز دارند، به یک مانیتور توانمند با قابلیت HDR برای مانیتور مرکزی و مانیتور IPS معمولی برای مانیتور دوم و سوم خود نیاز دارید. این به شما این امکان را می دهد تا در حالی که بودجه کمی دارید، راه اندازی چند مانیتور داشته باشید.
پس از آن، مانیتورهای دیگر را بیشتر ارتقا دهید تا با مانیتور اصلی خود مطابقت داشته باشند، زمانی که در نهایت بودجه لازم برای انجام این کار را داشته باشید. سپس میتوانید از مانیتور قدیمیتر برای چیزهای دیگر استفاده کنید، آن را به خانواده بدهید یا آن را دوباره بفروشید.
پشتیبان گیری و افزونگی در صورت خرابی
یکی از مزایای عملی نمایشگرهای دوگانه، افزونگی است. اگر یکی از مانیتورها خراب شود، من همچنان می توانم روی دیگری کار کنم یا بازی کنم. این طرح پشتیبان به من آرامش می دهد، زیرا می دانم که یک نقص عملکرد من را به طور کامل متوقف نمی کند. در حالت فوق عریض، اگر صفحه نمایش پایین بیاید، اصلاً صفحه نمایشی ندارید و این زمان از کار افتادن می تواند گران تمام شود.
تنظیمات انعطاف پذیر
پیکربندی چند مانیتور نیز امکان تنظیمات انعطافپذیرتر را فراهم میکند. من می توانم اندازه ها و جهت گیری های مانیتور را با توجه به نیازهای خود ترکیب و مطابقت دهم. برای مثال، استفاده از پایه VESA به من این امکان را می دهد که یک مانیتور را به صورت عمودی برای کدنویسی، خواندن اسناد طولانی یا مرور وب بچرخانم. این تطبیق پذیری با یک راه اندازی فوق عریض غیرممکن است، جایی که شما در طرح افقی گیر کرده اید.
علاوه بر این، بسته به فضای میز شما، مانیتورهای کوچکتر را میتوان در موقعیتهای مختلف نصب کرد که به شلوغ کردن فضای کاری شما کمک میکند یا در قسمتهای تنگ قرار میگیرد. ماژولار بودن راهاندازی یک مزیت بزرگ برای کسانی است که شرایط گردش کار خاصی دارند.
کاهش فشار چشم و بهبود ارگونومی
یکی از مزایای غیرمنتظره تنظیم چند مانیتور این است که می تواند به کاهش فشار چشم و بهبود ارگونومی کمک کند. با یک مانیتور فوق عریض، چشمان شما دائماً یک وسعت بزرگ و افقی را اسکن می کنند که می تواند در طول زمان منجر به ناراحتی شود، به خصوص اگر مرتباً تمرکز خود را از یک قسمت صفحه به قسمت دیگر تغییر دهید. این امر می تواند به ویژه در طول جلسات کاری طولانی یا بازی بسیار سخت باشد.
در مقابل، با چندین نمایشگر کوچکتر، می توانید هر صفحه را در زاویه و فاصله ای راحت قرار دهید و میزان حرکت افقی چشم مورد نیاز را کاهش دهید. همچنین میتوانید مانیتورهای خود را طوری پیکربندی کنید که در ارتفاعها یا جهتهای متفاوتی قرار گیرند (به عنوان مثال، داشتن یک نمایشگر به صورت عمودی برای کدنویسی یا خواندن اسناد طولانی)، که امکان مشاهده ارگونومیکتر را فراهم میکند و به توزیع طبیعیتر تمرکز شما کمک میکند.
این تنظیم فشار چشم را به حداقل می رساند، وضعیت بدن را بهبود می بخشد و ساعات طولانی میز کار را راحت تر می کند. انعطاف پذیری مانیتورهای متعدد به شما این امکان را می دهد که در درازمدت یک راه اندازی موثرتر و راحت تر برای سلامتی خود ایجاد کنید.
اشتراک گذاری و ضبط صفحه نمایش راحت تر است
یکی دیگر از مزایای راه اندازی چند مانیتور، اشتراک گذاری صفحه نمایش و راحتی ضبط آن است. چه در جلسه زوم یا ضبط آموزش، مدیریت محتوا در دو صفحه جداگانه بسیار راحت تر است. بهعنوان فردی که از رایانههای یکسانی هم برای کار و هم برای زندگی شخصی استفاده میکند، مجبور شدن به ضبط و اشتراکگذاری صفحهنمایش گاهی اوقات باعث نگرانی من میشود.
با تنظیم چند مانیتور، میتوانم بهطور خودکار تنظیم کنم که برای هر ضبط یا اشتراکگذاری صفحهای که انجام میدهم از کدام مانیتور استفاده کنم. این به من امکان می دهد یادداشتی ذهنی داشته باشم تا صفحه ضبط خود را همیشه تمیز نگه دارم تا مردم بتوانند بدون پرداختن به همه درهم ریختگی های روی دسکتاپ من روی محتوای اصلی تمرکز کنند و اطمینان حاصل کنند که اطلاعات محرمانه را به طور ناشیانه به اشتراک نمی گذارم.
نمایشگرهای فوق عریض زیبا هستند و تجربه تماشای یکپارچه ای را ارائه می دهند، اما مانیتورهای دوگانه برای من انتخاب بهتری بودند. آنها چندوظیفه ای طبیعی تر، سازگاری بهتر و انعطاف پذیری بیشتر را با هزینه کمتر ارائه می دهند. بعلاوه، قابلیت ارتقا یا جایگزینی مانیتورهای جداگانه، این راهاندازی را در آینده مقاوم میسازد. چه یک گیمر باشید، چه یک حرفه ای خلاق، یا فقط فردی که به فضای صفحه نمایش بیشتری نیاز دارد، تنظیم دو مانیتور سخت است. اگر به فکر تغییر هستید، شاید ارزش بررسی تطبیق پذیری دو صفحه نمایش را داشته باشد.